فیلم زنده بمان یا بقا، نقد و بررسی تخصصی فیلم Survive 2024
فیلم زنده بمان ساخته فردریک ژاردین، لزوماً قالبهای مرسوم را نمیشکند. اما اصیل بودن، برای این فیلم فاجعهای فرانسوی چندان مهم نیست. ببینید، فیلمهای فاجعهای اغلب از فرمولی استاندارد پیروی میکنند؛ فقط کافیست نوع فاجعه را عوض کنید، و فیلمنامه “روشنایی روز” تقریباً مشابه “ماجرای پوزئیدون” خواهد بود. فیلم زنده بمان با همان تنش فیلمهای مذکور همراه است. دنیایی آفتابی است که برای خانوادهای چهار نفره که در سواحل پورتوریکو در حال قایقرانی هستند، عادی به نظر میرسد، تا اینکه نشانههایی عجیب توجه آنها را جلب میکند: ابرهای متلاطم، دریایی به طور غیرعادی خشن، و اختلال در اتصال اینترنت.
فیلم زنده بمان در چه مورد است
در فیلم زنده بمان، خانواده برای جشن تولد سیزده سالگی پسرشان، بن (با بازی لوکاس ابل)، با قایق به سفر دریایی رفتهاند. پدر خانواده، تام (با نقشآفرینی آندریاس پیetschmann)، در حال آموزش ماهیگیری به بن است و مادر خانواده، جولیا (با بازی امیلی دکوئن)، که یک پزشک است، در آبهای آرام اطراف قایق شنا میکند. جولیا به دلیل ایجاد یک گرداب ناگهانی، تقریباً غرق میشود که با اقدام به موقع تام نجات پیدا میکند. خواهر بن، کسی، مشغول مکالمه تصویری با دوست پسرش است که ناگهان ارتباط آنها قطع میشود.
در همین لحظه، اجسامی آتشین شبیه به دنبالهدارها که به نظر میرسد ماهواره باشند، به دریا سقوط میکنند. طوفانی شدید شروع میشود و وضعیت بسیار بحرانی میشود. صبح روز بعد، خانواده که از این طوفان جان سالم به در بردهاند، با صحنهای عجیب روبرو میشوند: آب دریا کاملاً ناپدید شده و قایق آنها بر روی بستر خشک و ناهموار دریا قرار گرفته است. تام احتمال میدهد که قطبهای زمین جابجا شدهاند و همین امر باعث تغییر سطح آب دریاها و زیر آب رفتن خشکیها شده است.
حدوداً سی دقیقه ابتدایی فیلم زنده بمان، به واسطه فیلمنامهی الکساندر کوکل و متیو اولیون که بیش از اندازه وامدار انتظارات ژانری است، به شکلی ناموزون و ناهماهنگ پیش میرود. چرا که مسلماً تام با استفاده از رادیو VHF خود، یک بازمانده را پیدا میکند؛ یک زیردریایی به نام نائو (با نقشآفرینی اولیویه هو هیو هن) که هشدار میدهد قطبها دوباره در عرض یک هفته تغییر خواهند کرد و این دگرگونی به همان اندازه سهمگین خواهد بود.
حتما بخوانید : فیلم آخرین شوگرل
او فضایی برای نجات بن و کسی دارد، به شرطی که خانواده بتوانند پیش از وقوع مجدد این رخداد فاجعهبار به موقعیت او برسند. طبق روال معمول، یک غریبهی تنها با یک سگ سیاه، پیش از آنکه آنها بتوانند آنجا را ترک کنند، سر راهشان ظاهر میشود و خانواده را وادار به نبردی برای بقا میکند و در نهایت آنها از میان صحرای پهناور با طیفهای نارنجی که به وضوح در تلاش برای تقلید از “Mad Max: Fury Road” هستند، میگریزند.
عملکرد ضعیف بچه ها
همانطور که انتظار میرفت، بچهها عملکرد ضعیفی در فیلم زنده بمان دارند و همین موضوع باعث تشدید درگیریها به دلیل ناتوانیشان میشود. در این میان، مادر خانواده به خوبی با وضعیت بحرانی مقابله میکند. بازی دکن (Dequenne) به خصوص از نظر فیزیکی قابل توجه است؛ او آسیبهای جسمی زیادی میبیند، بدنش کبود و زخمی میشود، اما هرگز از پا نمیافتد.
اشاراتی آشکار به تغییرات آب و هوا، به ویژه آلودگی اقیانوسها توسط انسان، وجود دارد. خانواده در طول مسیر با صحنههایی از بشکههای اتمی رها شده، صندلیهای پلاستیکی، کانتینرهای حمل و نقل و بطریهای پلاستیکی روبرو میشوند (که به نظر میرسد چیدمان آنها کمی تصنعی و غیرطبیعی است، زیرا انتظار میرود زبالهها به صورت طبیعیتر و پراکندهتر در محیط پخش شده باشند).
از ایده اولیه داستان تا موسیقی متن جذاب، فیلم زنده بمان به عنوان یک اثر سرگرمکننده و نه چندان جدی، روندی مشابه فیلم «قله دانته» را طی میکند، تا اینکه پدیدهای غیرمنتظره و جالب توجه رخ میدهد: هجومی ناگهانی از خرچنگهای غولپیکر آدمخوار که با سرعت زیاد حرکت میکنند و به راس هرم غذایی تبدیل میشوند. درست مانند فیلم «ترمورز»، صحنههای حمله این موجودات از زاویه دید پایین و از سطح زمین نمایش داده میشود و گرد و غباری که به واسطه حرکت آنها به هوا برمیخیزد، به خوبی حس خطر را القا میکند.
بدون شک، تماشای یک فیلم آخرالزمانی که رویکردی ماجراجویانه و تا حدی کمدی دارد، لذتبخش است. جلوههای ویژه فیلم زنده بمان به قدری خوب از کار درآمدهاند که نگرانی چندانی برای سرنوشت شخصیتهای اصلی داستان باقی نمیماند. شاید این موضوع به عنوان نکتهای منفی برای فیلم زنده بمان تلقی شود، اما در فیلمهای ژانر فاجعه، تمرکز اصلی باید بر خود فاجعه باشد و شخصیتهای انسانی صرفاً به عنوان عناصری برای ایجاد احساسات و همذاتپنداری مخاطب حضور دارند.