انیمیشن موفاسا شیر شاه، نقد و بررسی تخصصی فیلم Mufasa The Lion King 2024
در موج بیامان بازسازیهای لایو اکشن دیزنی، هیچ فیلمی به اندازه انیمیشن موفاسا شیر شاه مرا ناامید نکرده است. بسیاری بر این باورند که انیمیشن موفاسا شیر شاه لایو اکشن واقعی نیست، اما بیایید این بحث را کنار بگذاریم. آیا این بدترین بازسازی دیزنی است؟ نه لزوماً، اما قطعا عجیبترین آنهاست. خود وجود عبارت «موفاسا: شیرشاه» یک تناقض است، چرا که انیمیشن کلاسیک «شیرشاه» یک شاهکار جاودانه است که نیازی به بازسازی نداشت. البته ساخت یک بازسازی خوب از یک اثر کلاسیک غیرممکن نیست، اما نسخه ۲۰۲۴ با اصرار بر واقعگرایی بیش از حد، شکوه بصری بینظیر نسخه اصلی را از بین برد و به طرز عجیبی شبیه به بازسازی بیمعنای «روانی» در سال ۱۹۹۸ شد.
صرفنظر از نظرات شخصی دربارهی بازسازی سال ۲۰۱۹، موفقیت تجاری چشمگیر این فیلم با فروش بیش از ۱.۵ میلیارد دلار، ساخت دنبالهای برای آن را اجتنابناپذیر کرد. دیزنی بهجای ساخت دنبالهای مستقیم و اقتباس از «شیر شاه ۲: غرور سیمبا»، که از بهترین دنبالههای مستقیم دیزنی محسوب میشود، تصمیم گرفت پیشدرآمدی بر زندگی موفاسا، پدر سیمبا، بسازد.
علاقه مند خواهید بود : انیمیشن موانا ۲
این ایده در نگاه اول جذاب بهنظر میرسد، زیرا موفاسا یکی از محبوبترین شخصیتهای فرعی دیزنی است و گذشتهی او ناشناخته مانده است. با حضور بری جنکینز، کارگردان «مهتاب»، و لینمانوئل میراندا، ترانهسرای «موآنا»، انتظار میرفت «موفاسا: شیر شاه» بتواند داستانی اصیل و گستردهتر از فیلم اصلی ارائه دهد. بااینحال، این پیشدرآمد بهطور کامل در تحقق این هدف موفق نبود و در تلاش برای توجیه وجود خود، به نوآوریهای خلاقانهی کافی دست نیافت.
انیمیشن موفاسا شیر شاه، پیشدرآمدی بر فیلم انیمیشن سال ۲۰۱۹، داستانی را روایت میکند که پس از وقایع آن فیلم آغاز میشود. کیارا، دختر سیمبا و نالا، تحت مراقبت تیمون، پومبا و رافیکی قرار دارد. رافیکی تصمیم میگیرد تا قصه پدربزرگ کیارا، موفاسا، را برای او تعریف کند.
داستان به گذشته میرود؛ زمانی که موفاسا جوان در حادثهای از خانوادهاش جدا شده و توسط تاکا، تولهای جوان، پیدا میشود و به خانوادهای جدید میپیوندد. با بزرگ شدن موفاسا و تاکا، آنها مجبور میشوند خانهشان را ترک کنند؛ زیرا کیروس، شیری سفید و قدرتمند، به همراه غرورش، قصد تصرف سرزمین پراید را دارد. این ماجراجویی نشان میدهد که چگونه موفاسا به پادشاهی شریف تبدیل شد و در مقابل، تاکا میراثی تاریک را به ارث برد.
یک پیشرفت بصری متوسط نسبت به فیلم ۲۰۱۹
همه بر این توافق دارند که “موفاسا: شیرشاه ۲۰۲۴” بازسازی بسیار نزدیکی از نسخه اصلی است، اما حداقل جلوههای بصری آن چشمنواز است. من اما با این نظر کاملاً مخالفم. به نظرم ظاهر این بازسازی اصلاً جذاب نیست. حیوانات نه تنها بیجان به نظر میرسند و هیچ احساسی را منتقل نمیکنند، بلکه کل فیلم نیز فاقد رنگ و عمق است. وقتی ظاهر کلی انیمیشن موفاسا شیر شاه را با نسخه انیمیشنی ۱۹۹۴ مقایسه میکنیم، هیچ شباهتی بین آنها نمیبینیم.
از نظر بصری، انیمیشن موفاسا شیر شاه جهشی قابل توجه نسبت به نسخه قبلی است. حیوانات حالا با احساسات آشکارتر و متنوعتر، داستان را پیش میبرند. مناظر فیلم هم غنیتر شدهاند و از دریاچههای آرام تا کوههای برفی را شامل میشوند. کارگردان، بری جنکینز، با صحنههای سورئال خلاقانه، به ویژه در بخشهای موزیکال، به فیلم عمق بیشتری بخشیده است. این در حالی است که بازسازی جان فاورو از این جنبه ضعیفتر عمل کرده بود.
انیمیشن موفاسا شیر شاه در واقع یک موزیکال است و لین-مانوئل میراندا مسئولیت بزرگی را بر عهده دارد تا به آهنگهای ماندگار التون جان جان تازهای ببخشد. اگرچه جلوههای بصری در صحنههای موزیکال خوب هستند، اما خود آهنگها دنبالهرو روند کلی موزیکالهای اخیر دیزنی هستند: همه آنها خوب هستند، اما هیچکدام آنقدر خاطرهانگیز نیستند. از میان هفت آهنگ اصلی، تنها آهنگ شرور کیروس به چشم میآید، نه به خاطر خود آهنگ، بلکه به خاطر اجرای متناقض مدز میکلسن. حضور او در نقش یک شرور دیزنی تضمینی برای موفقیت است، اما این آهنگ بیشتر شبیه یک شوخی است تا یک تهدید جدی، بهخصوص با توجه به سرنوشت شخصیتهای اصلی بعد از آن.
بازیگری در یک داستان کلیشهای ناامید کننده
بازیگری در انیمیشن موفاسا شیر شاه بسیار درخشان است و به طور قابل توجهی از عملکردهای متوسط نسخهی ۲۰۱۹ پیشی گرفته است. آرون پیر و کلوین هریسون جونیور در نقشهای موفاسا و تاکا، به طرز شگفتانگیزی ایفای نقش کردهاند و عمق بیشتری به داستان غمانگیز و پیچیدهی آنها بخشیدهاند. پرسش اصلی این انیمیشن این است که چگونه موفاسا به پادشاهی قدرتمند تبدیل شد و تاکا به اسکار شرور بدل گشت. با این حال، پاسخ این پرسش در دل داستانی کلیشهای و قابل پیشبینی نهفته است که به جای نوآوری، از کلیشههای تکراری استفاده میکند. این روایت تکراری، متأسفانه شخصیت سرابی را نیز به یک نقش فرعی و بیاثر تبدیل کرده است.
تبدیل ناگهانی تاکا از یک دوست وفادار به یک دشمن خونخوار، بزرگترین نقطه ضعف انیمیشن موفاسا شیر شاه است. این تغییر شخصیت، علیرغم بازی درخشان کلوین هریسون جونیور، بسیار ضعیف اجرا شده است. کاریزمای او، اگرچه جذاب، اما برای توجیه چنین دگرگونی ناگهانی کافی نیست. در مقایسه با تلاشهای قبلی دیزنی برای روایت داستان از دیدگاه شرورها، مانند مالفی سنت و کروئلا، سقوط اسکار به تاریکی میتوانست با پیشزمینه سازی بهتر، قانعکنندهتر باشد. مادز میکلسن نیز به عنوان کیروس، نقش خود را به خوبی ایفا کرده است، اما شخصیت او نیز به اندازه کافی پرداخت نشده است.
بازیگری مادز میکلسن، کاگیسو لدیگا و سایر بازیگران، به شخصیتهای جدید و قدیمی جان تازهای بخشیده است. با این حال، وقتی داستان به زمان حال میرسد و رافیکی روایت را ادامه میدهد، حضور تیمون و پومبا با شوخیهای اغراقآمیز، هماهنگی خود را با فضای ملودرام داستان از دست میدهد. شکستن مکرر دیوار چهارم توسط این دو شخصیت، به جای ایجاد خنده، از عمق احساسات بیننده میکاهد و لحن کلی انیمیشن موفاسا شیر شاه را تضادآمیز میکند.
مفاسا زمینه لازم را به شیر شاه اضافه نمی کند
انیمیشن موفاسا شیر شاه، فرصتی طلایی برای گسترش دو شخصیت نمادین را از دست داد. با وجود تلاشهای بری جنکینز برای بهبود فیلم، داستان همچنان نقطه ضعف اصلی آن است. انیمیشن موفاسا شیر شاه، بار دیگر ثابت کرد که حتی با جلوههای بصری خیرهکننده، موسیقی جذاب و بازیگری خوب، بدون یک داستان قوی، یک فیلم نمیتواند موفق شود. داستان تکراری و عدم نوآوری، موفاسا را به یک بازسازی بیمورد تبدیل کرده است.
با وجود تمام ایرادات، موفاسا: شیرشاه تلاشی برای نوآوری در دنیای بازسازیهای دیزنی محسوب میشود. انیمیشن موفاسا شیر شاه با تلاش برای گسترش داستان اصلی، رویکردی تازه را در پیش گرفته است. اما آیا این کافی است؟ شخصیتها و تصاویر آشنا ممکن است مخاطبان را جذب کنند، اما قلب تپندهی این داستانها، عمق روایت آنهاست. موفاسا: شیرشاه قطعا طرفداران را راضی خواهد کرد، اما خلق میراثی همپایه انیمیشن کلاسیک اصلی، چالشی بزرگ است.