فیلم پدینگتون در پرو، نقد و بررسی تخصصی لایو اکشن Paddington in Peru 2024
امروز می پردازیم به نقد و بررسی تخصصی فیلم پدینگتون در پرو، پدینگتون، خرس دوست داشتنی و مارمالادخور با صدای بن ویشاو، این بار ما را به پرو میبرد! در فیلم پدینگتون در پرو، این خرس مهربان به همراه خانواده براون، به ویژه پدر مهربان هیو بونویل، به دنبال خاله لوسی ناپدید شده به آمریکای جنوبی سفر میکنند. این ماجراجویی جدید، پر از صحنههای جذاب و طنزآمیز است که مطمئناً هم کودکان و هم بزرگسالان را سرگرم خواهد کرد.
پدینگتون ۲ شاهکاری بود که به نمره کامل رسید، پس چطور میتوان از آن فراتر رفت؟ پاسخ در فیلم پدینگتون در پرو نهفته است. با اضافه شدن ستارههایی چون اولیویا کولمن و آنتونیو باندراس، این سه گانهی جدید روایتی متفاوت را رقم میزند. این بار، نه پدینگتون بلکه خانوادهی براون به اعماق تاریکترین نقاط پرو سفر میکنند. در این ماجراجویی جدید، شخصیتهای قدیمی با چهرههای جدید همراه میشوند تا طنزی بینظیر، بازیهای دوستداشتنی و قلبی مهربان را به نمایش بگذارند.
از زمان موفقیت چشمگیر فیلم «پدینگتون ۲» و کسب امتیاز تقریباً کامل در راتن تومیتوز، پدیده عجیبی رخ داده است: منتقدان بدبین و افرادی که عادت به انتقاد دارند، از گوشههای تاریک بیرون آمدهاند تا هر نقطه ضعفی را در آثار مشابه بزرگنمایی کنند. این رویکرد، گرچه حق هر فرد است، اما به نوعی فشارسنج خوبی برای سنجش روحیه انتقادی افراد به شمار میرود. با این حال، اکثر مخاطبان با اشتیاق فراوان به سراغ دنباله این مجموعه، یعنی فیلم پدینگتون در پرو، میروند تا بار دیگر همان سحر و جادوی قسمت قبلی را تجربه کنند. طبیعتاً، با توجه به ماهیت خانوادگی این فیلم، نقطه شروع مناسبی برای بررسی آن وجود دارد…
کیفیت قسمت جدید پدینگتون به پای قسمت قبلی نمیرسد
پدینگتون ۲ به عنوان یکی از درخشانترین ستارگان سینمای خانوادگی، استانداردهای بسیار بالایی را برای دنبالههایش تعیین کرد. با امتیاز خیرهکننده ۹۹ درصد در روتن تومیتوز و اجرای به یاد ماندنی هیو گرانت، این فیلم به یک اثر کلاسیک تبدیل شد. اما همین موفقیت بزرگ، چالشی جدی برای فیلم پدینگتون در پرو ایجاد کرده است. خلق اثری که بتواند از سایهی قسمت قبلی بیرون بیاید و همچنان مخاطبان را مجذوب کند، کار بسیار دشواری است.
اگرچه آگاهی از ناعادلانه بودن مقایسهها یک اصل مهم است، اما در مورد فیلم پدینگتون در پرو همواره این سوال مطرح میشود. این فیلم شاید به اندازه قسمت اول خندهدار یا جذاب نباشد و شخصیت منفیها نیز به پای نیکول کیدمن یا گرانت نمیرسد. البته، این انتظارها بسیار بالا هستند. همچنین، خارج شدن داستان از لندن کمی از جذابیت عجیب و غریب فیلم میکاهد. با این حال، این مشکلات چندان جدی نیستند. شاید بزرگترین ایراد فیلم، کمرنگ بودن نقش شخصیتهای کودک باشد. اما این انتخاب بهنظر میرسد در خدمت داستان کلیتر فیلم قرار گرفته باشد.
کمبود شوخطبعی در فیلم پدینگتون در پرو حس میشود. خروج پدینگتون از محیط آشنای لندن و جدیت ماموریتش، فضای فیلم را جدیتر کرده است. کنجکاوی همیشگی پدینگتون هم این بار مهار شده است. کاش کمی از طنز شیرین و دوستداشتنی قسمتهای قبلی در این قسمت هم وجود داشت.
بیشتر بدانید : انیمیشن خاطرات یک حلزون
فیلم پدینگتون در پرو ماجرایی پیچیدهتر و عمیقتر از دو قسمت قبلی را پیش روی ما میگذارد. در این قسمت، پازل داستانی به کندی اما پیوسته شکل میگیرد و در نهایت، پیچشهای پایانی با صبر و حوصله مخاطب پاداش داده میشوند. این فیلم، درست مانند “ربات وحشی”، به روشی هوشمندانه و تأثیرگذار به دغدغههای والدینی میپردازد که ناچارند با استقلال رو به رشد فرزندانشان کنار بیایند. امیلی مورتیمر با ایفای نقش مری براون، به زیبایی اضطراب و تنهایی میانسالی را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه استقلال فرزندان میتواند همزمان هم شیرین و هم تلخ باشد.
فیلم پدینگتون در پرو زیر پوست داستان، اضطرابی را به تصویر میکشد که در دل خانواده براون ریشه دوانده است. این اضطراب، با ورود هیلی آتول، متخصص ارزیابی ریسک جدیدی که به نظر میرسد از ریسک لذت میبرد، شدت میگیرد. در این میان، آقای براون که بیشتر به کارش فکر میکند تا مسائل شخصی، درگیر چالشهای جدیدی میشود.
با این حال، بخش مربوط به آتول کمی نپخته به نظر میرسد و جوکهای فیلم هم چندان قوی نیستند. اما نگران نباشید! ماجراجویی اصلی فیلم در پرو، جایی که پدینگتون برای یافتن خاله لوسی به سفری هیجانانگیز میرود، این ضعفها را جبران میکند. این بخش از فیلم، نه تنها ماجرایی جذاب را روایت میکند، بلکه به طرز هوشمندانهای به علاقه عجیب پدینگتون به مارمالاد نیز میپردازد.
فیلم با پرداختن به گذشته پدینگتون، به ما یادآوری میکند که چقدر به این شخصیت دوستداشتنی عادت کردهایم. این گویی یک پارادوکس جذاب است؛ ما پس از تنها دو فیلم، حس نوستالژی نسبت به پدینگتون پیدا کردهایم. سفر به پرو، با وجود اینکه در ابتدا کمی غافلگیرکننده به نظر میرسد، در نهایت به خوبی داستان را پیش میبرد.
البته، نمیتوان انکار کرد که لندن در فیلمهای قبلی، تصویر ایدهآلی از یک شهر بود و کمی دوری از آن، حس عجیبی داشت. با این حال، فیلمنامه به خوبی نوشته شده و جهان فیلم به اندازه کافی غنی است تا بتواند مخاطب را با خود همراه کند. اگرچه جذابیت فیلم به اندازه دو قسمت قبلی نیست، اما همچنان یک ماجراجویی دلنشین است.
رنگ و بوی تازه با اضافه کردن بازیگران جدید
آنتونیو باندراس و اولیویا کولمن با بازیهای درخشان خود، به فیلم پدینگتون در پرو ستاره میبخشند. باندراس در نقش کاپیتان هانتر کابوت، گرچه نامش به او نمیآید، با ترکیبی جذاب از روانشناسی راجر مور و آشفتگی راجر خرگوشه، شخصیت پیچیدهای را خلق میکند. این بازیگر باتجربه به وضوح از ایفای این نقش لذت برده، خصوصاً در صحنه درگیری کوتاه اما به یاد ماندنی. با این حال، تریلرها بخش مهمی از شخصیت باندراس را لو دادهاند. از طرف دیگر، اولیویا کولمن در نقش مادربزرگ، با بازی متین و صمیمی خود، به فیلم عمق میبخشد.
کولمن در نقش مادر بزرگوار، با ظرافت تمام، جذابیت شیرین و بیریای شخصیتش را به نمایش میگذارد. او در سکانس آغازین فیلم، با اجرایی خندهدار و به یاد ماندنی از آهنگ معروف Sound of Music، یک چرخش طنزآمیز و دلنشین به داستان میبخشد. این شخصیت دوستداشتنی و عجیب، با پیشرفت داستان، بیشتر برای مخاطب آشنا و قابل درک میشود. اجرای درخشان کولمن در این سکانس موسیقیایی، آغاز قدرتمندی برای فیلم است و او با بازی در نقش خودش، طنز ظریفی را به نمایش میگذارد که بسیار لذتبخش است.
امیلی مورتیمر با انتخاب سالی هاوکینز برای نقش مادرسالار براون، تصمیم درستی گرفته است. کارلا توس نیز در نقش جینا، دختر سابق کابوت، به خوبی توانسته پیچیدگیهای شخصیتی این کاراکتر را به تصویر بکشد. از نکات برجسته این فیلم، بازگشت بازیگرانی است که در بخشهای میانی و پایانی فیلم، با حضور کوتاهی خود، جذابیت آن را دوچندان کردهاند.
در پایان فیلم پدینگتون در پرو، شاهد بازگشت اغلب بازیگران مکمل فیلمهای قبلی بودیم. چهرههای آشنایی چون جیم برادبنت، بن میلر و جوئل فرای، با وجود حضور کوتاه، به خوبی توانستند حس نوستالژی را در بین مخاطبان برانگیزند. اگرچه نقشآفرینی آنها محدود به صحنههای ابتدایی فیلم بود، اما همین حضور کوتاه، گردهمایی دوستداشتنی خانواده براون را تکمیل کرد و به فیلم حال و هوای گرم و صمیمی بخشید.
آخرین افکار در مورد پدینگتون در پرو
دینگتون، خرس دوستداشتنی با صدای دلنشین بن ویشاو، میتوانست ماجراجویی سادهتری را در پرو تجربه کند و باز هم دل مخاطبان را ببرد. اما سازندگان این فیلم نشان دادند که میتوانند از دنبالهسازیهای تکراری پرهیز کنند و همچنان کیفیت کار را حفظ کنند. دو سکانس انیمیشن به سبک نقاشی رنگ روغن، زیبایی بصری خاصی به فیلم بخشیده و بسیاری از صحنهها به سبک جذاب وس اندرسون تدوین شدهاند. این نشان میدهد که سازندگان برای خلق اثری ارزشمند تلاش کردهاند و صرفاً به دنبال کسب درآمد نبودهاند.
فیلم پدینگتون در پرو، یک فیلم خانوادگی سرگرمکننده و دلنشین است که به خوبی توانسته مخاطب خردسال را جذب کند. البته وقتی صحبت از رقابت سنگین گیشه میشود، فیلم پدینگتون در پرو بیشتر یک گزینه خانوادگی جذاب است تا یک اثر رکوردشکن. اما همین که بتوانم فیلمی را تماشا کنم که هم خودم و هم پسرم از تماشای آن لذت ببریم، برایم کافی است. فیلمی بدون صحنههای کشدار و اضافی، بدون شوخیهای بیمزه و تکراری، و بدون خشونت بیدلیل. همین ویژگیها باعث میشود که این فیلم ارزش یک امتیاز بیشتر را داشته باشد، حتی اگر نتواند به موفقیت قسمتهای قبلی برسد.
واقعاً حیف شد که فیلم پدینگتون در پرو، با اون حال و هوای گرم و دلنشینش، برای کریسمس اکران نشد. فیلم پدینگتون در پرو، یه جور سحر و جادو و خنده رو با هم داره که آدم رو یاد روزای خوب میندازه. بعضی جاهاش خیلی بامزه است و بعضی جاهاش هم آدمو تحت تأثیر قرار میده.