فیلم ما در زمان زندگی می کنیم، نقد و بررسی تخصصی فیلم We Live in Time 2024
امروز می پردازیم به نقد و بررسی فیلم ما در زمان زندگی می کنیم، جان کراولی با توانایی منحصر به فرد خود در تبدیل داستانهای عاشقانه به اپوسهای حماسی، جایگاه ویژهای در دنیای سینما دارد. او در فیلمهایش، عشق را نه تنها یک احساس، بلکه یک نیروی قدرتمند میداند که میتواند مسیر زندگی انسان را دگرگون کند. در فیلم برنده جایزه اسکار «بروکلین»، کراولی تصمیم عاشقانه یک زن را به انتخابی سرنوشتساز تبدیل کرد که آینده او را شکل میداد. اگرچه اقتباس او از رمان «قناری» چندان موفق نبود، اما جاهطلبی او در به تصویر کشیدن تأثیر عشق بر زندگی انسان همچنان قابل تحسین است.
در جدیدترین اثر کراولی، فیلم ما در زمان زندگی می کنیم، او یک بار دیگر به سراغ موضوع عشق رفته است. فیلم ما در زمان زندگی می کنیم، با روایتی ساده اما عمیق، به بررسی پیچیدگیهای عشق و روابط انسانی میپردازد. کراولی در فیلم ما در زمان زندگی می کنیم، با ظرافت تمام، نشان میدهد که سپردن خود به دیگری چه جسارت و شجاعتی میطلبد. او با استفاده از زبانی تصویری و موسیقی متن دلنشین، مخاطب را به عمق احساسات شخصیتهای داستان میبرد و تجربه تماشای فیلم را به یک سفر احساسی تبدیل میکند.
فیلم ما در زمان زندگی می کنیم در مورد است
فیلم ما در زمان زندگی می کنیم با روایت غیرخطی خود، ما را به سفری احساسی در دل زندگی مشترک آلموت و توبیاس میبرد. در آغاز فیلم، شاهد لحظاتی شیرین از شروع این رابطه هستیم. آلموت، با اشتیاقی وصفناپذیر، آخرین دستپخت آشپزی خود را با توبیاس شریک میشود و لبخند رضایت از چهره هر دو نمایان است. اما این روایت شیرین به سرعت با چالشهایی جدی روبرو میشود.
بارداری آلموت و سپس تشخیص بیماری سرطان، زندگی این زوج را دگرگون میکند. فیلمنامه هوشمندانه نیک پین با جابهجایی ماهرانه بین سه بازه زمانی – آغاز رابطه، دوران بارداری و مبارزه با بیماری – به ما اجازه میدهد تا شاهد تمام فراز و نشیبهای این عشق باشیم. کراولی و پین با تمرکز بر این سه دوره، عشق را در تمام ابعاد آن به تصویر میکشند؛ از شادی و هیجان آغازین تا چالشهای سخت و لحظات دردناک. در پایان فیلم، ما شاهد تکامل این رابطه و عمق احساسی هستیم که بین این دو شخصیت شکل گرفته است.
حتما بخوانید : فیلم درس پیانو
ساختار زمانی غیرخطی فیلم، به جای اینکه به داستان لطمه بزند، در خدمت پیشبرد روایت و عمق بخشیدن به روابط شخصیتها قرار گرفته است. کراولی به شیوهای ماهرانه، مخاطب را در جریان جابجاییهای زمانی قرار میدهد و در عین حال، از این ساختار برای تقویت تعاملات بین توبیاس و آلموت بهره میبرد.
برای مثال، زمانی که توبیاس در ابتدای رابطه، موضوع بچهدار شدن را مطرح میکند، این موضوع به دلیل تفاوت در دیدگاههای آنها، به اولین جرقهی اختلافاتشان تبدیل میشود. توبیاس که عمیقاً عاشق آلموت است، به آیندهای مشترک با او فکر میکند؛ اما آلموت که دیدگاهی متفاوت نسبت به زندگی دارد، این موضوع را به عنوان یک فشار و محدودیت میبیند. همین اختلاف نظر ساده، به اولین مشاجرهی جدی آنها منجر میشود و عمق پیچیدگیهای رابطه را نشان میدهد.
با وجود اینکه از قبل میدانیم این زوج صاحب فرزند میشوند، کراولی با هوشمندی، لحظه پس از آن را به تصویر میکشد. توبیاس که پیشتر در مواجهه با مسائل مهم کمی دستپاچه میشد، حالا با برنامهریزی و جدیت به آلموت خبر مهمی را میدهد. این تغییر در او، نشان از رشد و بلوغ شخصیتش دارد. او که میخواهد محبت خود را به شیوهای خاص نشان دهد، برای این گفتگو برنامهریزی کرده و یادداشت برداری میکند. این جزئیات کوچک اما تاثیرگذار، روایتی عاشقانه را به ما ارائه میدهد که با روایتهای سنتی عاشقانه تفاوت دارد. این روایت غیرمتعارف به ما اجازه میدهد تا شاهد تکامل تدریجی رابطه این دو نفر باشیم و از این تغییر لذت ببریم.
درخشش خیره کننده فلورانس پیو و اندرو گارفیلد
با وجود اینکه پیشزمینه شخصیتها به طور کامل به تصویر کشیده نمیشود، بازی درخشان فلورانس پیو و اندرو گارفیلد به ما این امکان را میدهد تا به سرعت با آلموت و توبیاس ارتباط برقرار کنیم. آشنایی این دو در یک تصادف اتفاقی، آغازگر داستانی عاشقانه و پر از چالش است.
اما آنچه فیلم ما در زمان زندگی می کنیم را متمایز میکند، تمرکز آن بر روی رابطه و تکامل این دو شخصیت در کنار یکدیگر است. به جای پرداختن به جزئیات زندگی گذشته آنها، فیلم به زیبایی لحظات مشترک و تأثیرگذار این زوج را به تصویر میکشد. این رویکرد هوشمندانه به ما نشان میدهد که مهمترین جنبه یک رابطه، لحظات مشترک و پیوندی است که بین دو نفر شکل میگیرد، نه گذشته آنها.
اولین صحنههای فیلم، بیننده را با دنیای پر از عشق و درک آلموت و توبیاس آشنا میکند. آلموت با مهربانی و دقتی مثالزدنی در باغ مشغول است و صبحانهای غافلگیرکننده را برای توبیاس آماده میکند. در مقابل، توبیاس با آرامش و حمایت تمام از آلموت و تصمیمهای او پشتیبانی میکند. بازی درخشان فلورنس پوگ و اندرو گارفیلد، عمق و پیچیدگی این رابطه را در سه دوره زمانی مختلف به تصویر میکشد. شیمی بین این دو بازیگر آنقدر قوی است که از همان ابتدای فیلم، تماشاگر متوجه وجود پیوندی عمیق و خاص بین آنها میشود.
یکی از نکات برجستهی فیلم، نمایش تواناییهای بازیگری فوقالعادهی دو بازیگر نامزد اسکار، فلورنس پیو و اندرو گارفیلد است. اگرچه پیش از این شاهد نمایشهایی از تواناییهای عاشقانهی این دو بازیگر بودیم، اما در فیلم ما در زمان زندگی می کنیم، آنها به طور کامل به این نقشها جان بخشیدهاند. پوگ در فیلمهایی مانند “زنان کوچک” و گارفیلد در آثاری همچون “A Good Person” و “Don’t Worry عزیزم” نیز صحنههایی عاشقانه داشتهاند، اما در فیلم ما در زمان زندگی می کنیم این دو بازیگر به اوج تواناییهای خود رسیدهاند. حضور این دو هنرمند بااستعداد، به فیلم عمق و واقعگرایی بخشیده و باعث شده است که رابطه عاشقانهی آنها باورپذیرتر و تأثیرگذارتر از یک عاشقانهی معمولی باشد.
به تصویر کشیدن عشق توسط جان کراولی
یکی از دلایل موفقیت فیلم ما در زمان زندگی می کنیم، نمایش جامع و زیبای یک رابطه قوی است. رابطه بین پوگ و گارفیلد به عنوان دو شخصیت اصلی، ترکیبی بینظیر از عشق، صمیمیت و شوخطبعی را به تصویر میکشد. تماشای تعاملات پر انرژی و بامزه این دو شخصیت، ما را به عمق رابطه آنها پیوند میزند. اما فراتر از جنبههای سرگرمکننده، فیلم به زیبایی نشان میدهد که عشق واقعی چگونه میتواند در لحظات سخت، ما را حمایت کند.
توبیاس با مهارت خاصی، در شرایط دشوار از پس مکالمات عمیق برمیآید و به آلموت کمک میکند تا نگرانیهایش را مدیریت کند. از سوی دیگر، آلموت با شخصیت مستقل خود، تلاش میکند تا تعادل بین اهداف شخصی و تعهدات رابطه را حفظ کند. چگونگی مواجهه این دو شخصیت با چالشهای رابطه و تکیه بر نقاط قوت یکدیگر، یکی از جذابترین جنبههای فیلم است.
با وجود آگاهی از سرنوشت تلخ انتظار رفته برای آلموت و توبیاس، فیلم ما در زمان زندگی می کنیم از کلیشههای رایج درامهای عاشقانه اجتناب کرده و به جای تحریک احساسات سطحی، بر نمایش قدرت و زیبایی عشق پایبند میماند. کراولی، کارگردان فیلم، به جای اینکه مخاطب را به گریه وادار کند، بر اهمیت زندگی مشترک و نحوه استفاده از زمان با ارزش زندگی تاکید میکند.
تصمیم توبیاس برای گذراندن شش ماه باکیفیت به جای یک سال رنج، نشان از درک عمیق او از ارزش لحظات دارد. در واقع، فیلم به ما یادآور میشود که مهمترین چیز، نحوه گذراندن زمان با عزیزانی است که دوستشان داریم و خلق خاطراتی ماندگار است. کراولی، همچون آثار قبلیاش، بار دیگر توانایی خود را در به تصویر کشیدن قدرت عشق و تاثیر آن بر زندگی افراد نشان میدهد.
با اینکه از ابتدا میدانیم داستان فیلم ما در زمان زندگی می کنیم به کجا ختم میشود، اما لذت تماشای فیلم ما در زمان زندگی می کنیم بینظیر است. کارگردان، جان کراولی، با روایتی شیرین و طنزآمیز، حتی در لحظات غمانگیز، مخاطب را به وجد میآورد. فیلم ما در زمان زندگی می کنیم نه قصهای درباره سوگواری است، بلکه جشنوارهای از زندگی و عشق است. بازی درخشان فلورنس پیو و اندرو گارفیلد به فیلم ما در زمان زندگی می کنیم عمق و زیبایی بخشیده و آن را به یکی از بهترین عاشقانههای سالهای اخیر تبدیل کرده است. کراولی به شیوهای بینظیر توانسته است قدرت عشق را به تصویر بکشد و مخاطب را با خود همراه کند.