فیلم ارتفاع یا بلندی، نقد و بررسی حرفه ای Elevation 2024
در این مقاله می پردازیم به نقد و بررسی تخصصی فیلم ارتفاع، آنتونی مکی، ستاره در حالاوج هالیوود، قراره با اکران فیلم “کاپیتان آمریکا: دنیای جدید شگفتانگیز” در فوریه سال آینده حسابی بدرخشه. اما قبل از اون، مکی پشت دوربین فیلم ارتفاع میره که کارگردانیاش رو جورج نولفی (کارگردان فیلمهای “دفتر تنظیمات” و “بانکدار”) برعهده داره. فیلم ارتفاع که مورنا باکارین (بازیگر آشنا با دنیای ابرقهرمانی) هم در اون بازی میکنه، برخلاف انتظارمون یه فیلم کمیک نیست و بیشتر به ژانر هیولا نزدیکه.
موفقیت فیلم «یک مکان آرام» در سال ۲۰۱۸، موجی از تریلرهای ترسناک پسا آخر الزمانی را به راه انداخت که در آنها شخصیتها از هیولاهای غولپیکری در جهانی ویران شده فرار میکردند. فیلم ارتفاع نیز یکی از این آثار است که متاسفانه نتوانست از این موج به خوبی استفاده کند و به اثری ماندگار تبدیل شود.
فیلم ارتفاع در میانهی آثار فراموششدنی قرار میگیرد و نتوانست از کلیشهها و ترفندهای همیشگی فراتر رود. هیولاهای فیلم نیز چندان جذاب و ترسناک نبودند و بیشتر به نظر میرسیدند که با عجله طراحی شدهاند. با این حال، بازی آنتونی مکی در این فیلم قابل توجه است. او توانسته با بازیگری درخشان خود، ایرادات فیلم را تا حدودی پوشش دهد و باعث شود که تماشای این فیلم تا حدی لذتبخش باشد.
فیلم ارتفاع در چه مورد است؟
فیلم های هیولایی اغلب با ایدههای خلاقانه و ترفندهای هوشمندانه مخاطب را شگفتزده میکنند. در فیلمهای مثل “سکوت” و “لرزهها“، هیولاها حس شنوایی فوقالعادهای دارند یا حرکات زیرزمینی را حس میکنند و همین امر، محدودیتهای خاصی برای شخصیتها ایجاد میکند.
ارتفاع هم از این قاعده مستثنی نیست. فیلم ارتفاع ما را به دنیایی پساآخرالزمانی میبرد که در آن هیولاهای عظیمالجثه بر زمین حکومت میکنند. این موجودات به شدت زرهپوش هستند و به راحتی نابود نمیشوند. اما نکتهی جالب اینجاست که آنها از ارتفاع زیاد میترسند! بله، درست شنیدید! این هیولاها از صعود به ارتفاع ۸۰۰۰ فوتی بالاتر میروند.
این ایده ساده اما موثر، تنش و هیجان را در فیلم به اوج میرساند. حالا شخصیتها باید راههایی برای استفاده از این نقطه ضعف پیدا کنند و از این ارتفاع برای فرار یا مقابله با هیولاها بهره ببرند.
قهرمانان ما در کوههای راکی کلرادو، در نزدیکی بولدر، زندگی پناهندهای را میگذرانند. ویل، پدر تنها و هانتر، پسر کوچکش، در یکی از کمپها به سختی روزگار میگذرانند. همسر ویل قربانی هیولاهایی شده که به این منطقه یورش بردهاند و هانتر نیز از بیماری تنفسی رنج میبرد.
هوای رقیق کوهستان وضعیت او را وخیمتر کرده و هانتر برای تنفس به دستگاهی وابسته است. فیلترهای این دستگاه رو به اتمام است و جان هانتر را تهدید میکند. ویل برای نجات پسرش، ناچار میشود به زیر خط ارتفاع ۸۰۰۰ پا برود تا فیلترهای جدیدی پیدا کند. اما این سفر به معنای رویارویی با هیولاهای مرگآوری است که در پایین کوه کمین کردهاند. ویل برای نجات جان فرزندش، این خطر بزرگ را میپذیرد.
داستان فیلم حول محور ویل و همراهانش، کیتی و نینا، میچرخد که برای نجات پسر ویل به دل کوههای راکی میزنند. در دنیایی که انسانها مجبورند بالای ۸۰۰۰ فوت زندگی کنند، این گروه با موجودات خطرناکی به نام ریپرها روبهرو میشوند. نینا با نظریهاش امیدوار است راهی برای نابودی این هیولاها پیدا کند.
اما منطق پشت این موجودات و محدودیتهایشان به خوبی توضیح داده نشده است. صحنههای تعقیب و گریز مکرر، جایی که شخصیتها تا مرز ۸۰۰۰ فوت میدوند و سپس ریپرها به طور ناگهانی عقبنشینی میکنند، بیشتر شبیه یک کلیشه سینمایی است تا یک روایت منطقی.
علاوه بر این، فیلم در برخی قسمتها به جای نمایش دادن وقایع، از دیالوگهای طولانی استفاده میکند که گاهی اوقات احساس مصنوعی بودن میدهند. به نظر میرسد برخی از صحنهها تنها برای پر کردن زمان و ارائه توضیحات اضافی طراحی شدهاند.
عدم وجود شیمی قوی
داستان Elevation تکراری و قابل پیشبینی است. فیلم از کلیشههای رایج ژانر هیولاها استفاده میکند و هیچ نوآوری یا پیچش داستانی جذابی ارائه نمیدهد. پایان هر صحنه را میتوان از کیلومترها دورتر حدس زد، مخصوصا صحنههایی که قهرمان در معرض خطر قرار میگیرد و انتظار میرود اتفاقی غیرمنتظره رخ دهد. به نظر میرسد فیلمسازان تلاش چندانی برای ایجاد تعلیق یا غافلگیری مخاطب نکردهاند.
اگر داستان به جای تمرکز بر موقعیت، روی روابط عمیق بین شخصیتها میچرخید، تاثیرگذاری بیشتری داشت. بدون دوستی قوی بین ارل (فرد وارد) و وال (کوین بیکن)، لرزش و اضطراب فیلم به جایی نمیرسد. یک مکان دورافتاده بدون درام خانوادگی پیچیده، فقط یک تله بصری است. ارتفاع به تنهایی جذابیت کافی ندارد. بله، نگرانی برای ویل به خاطر بیماری پسرش قابل درک است، اما به جز این، انگیزههای شخصیتی محکمی وجود ندارد. رابطه کتی با ویل هم سطحی به نظر میرسد؛ ما دلیلی نمیبینیم که به سرنوشت او اهمیت دهیم، جز اینکه دوست ویل است.
نینا، با دانشی که میتواند آیندهی بشر را تغییر دهد، به عنوان یک ابزار داستانی بیشتر از یک شخصیت عمل میکند. او نقش راهنمای ما را در دنیای هیولاها بازی میکند و نقطه مقابل ویل است که درگیر گذشتهی تلخ خود است. تا پایان پرده سوم، هیچ پیشزمینه شخصیتی عمیقی برای نینا ارائه نمیشود و او تنها زمانی وارد داستان میشود که طرح داستانی به حضورش نیاز داشته باشد.
نقدی فیلم دیگر را بخوانید : فیلم رد وان
متأسفانه، شیمی بین آنتونی مکی و مورنا باکارین چندان قوی نیست. این به دلیل ضعف بازیگری نیست، بلکه به این خاطر است که هر دو بازیگر مشغول اجرای خطوط دیالوگهای از پیش تعیین شده هستند و در تعامل با هیولای CGI که وجود خارجی ندارد، چندان موفق عمل نمیکنند. اگر این دو بازیگر در فیلم حضور نداشتند، میتوان تصور کرد که فیلم به طور کامل به سمت جلوههای ویژه متمایل میشد.
هیولاهایی که ترسناک نیستند
فیلم ارتفاع یک گزینه نه چندان بد برای پر کردن اوقات فراغت در یک آخر هفته بارانی است. اگر به دنبال فیلمی هستید که نه خیلی احساسی باشد و نه به هوشتان توهین کند، این گزینه میتواند انتخاب مناسبی باشد. با این حال، فیلم ارتفاع آنقدر بیمایه و سطحی است که بهسرعت از یادتان خواهد رفت. روایت سریع و بیروح فیلم، هیچ عمق یا جذابیتی را به بیننده منتقل نمیکند.
هیولاهای فیلم ارتفاع، برخلاف طراحیهای دقیق و تکرارشونده موجودات در فیلمهای ترسناک موفق مثل A Quiet Place، چندان جذاب یا ترسناک از آب درنیامدند. در حالی که در ابتدای فیلم تلاش شده بود تا با پنهان کردن هیولاها در سایه، فضایی مرموز ایجاد شود، اما این تلاش چندان دوامی نیاورد و خیلی زود با نمایش واضح و تکراری هیولاها، هیجان اولیه از بین رفت.
اگرچه سازندگان فیلم با نشان دادن مستقیم هیولاها، جسارتی از خود نشان دادند، اما طراحی این موجودات بیش از آنکه ترسناک باشد، یادآور نسخههای ضعیفتر و حذفشده از هیولاهای فیلمهای دیگری مثل A Quiet Place یا دنبالههای ناموفق Tremors بود. در واقع، هیولاهای فیلم ارتفاع آنقدر بیروح و تکراری بودند که به سختی در ذهن بیننده ماندگار میشوند.
یکی از نقاط ضعف اصلی فیلم ارتفاع اینجاست که راز هویت هیولاها تا آخرین لحظه پنهان میماند. این ابهام، اگرچه جذاب به نظر میرسد، اما در نهایت به یک پیچش بیاثر تبدیل میشود. اینکه این هیولاها از کجا آمدهاند، زمینی هستند یا فرازمینی، هیچ تأثیر عمیقی روی مخاطب نمیگذارد. اگرچه علاقهمندان به ژانر آخرالزمانی و هیولاها میتوانند از تماشای فیلم ارتفاع لذت ببرند، اما انتظاری برای یک نمایش درخشان از آنتونی مکی نداشته باشید. او در این فیلم فرصت درخشش واقعی پیدا نمیکند.
ممنون از نقدتون اسم از فیلم ارزه ها اوردید منظورتون دقیقا کدوم فیلم بود میشه اسمشو بنوویسید چون هرچی سرچ کردم پیدا نکردم.ممنون
خواهش میکنم آقا مجتبی عزیز، منظور بنده از فیلم لرزه ها “Tremors” می باشد