فیلم راز کوچک ما، نقد و بررسی تخصصی فیلم Our Little Secret 2024
در این مقاله می پردازیم به نقد و بررسی فیلم راز کوچک ما، هیچکس انتظار ندارد فیلمهای عاشقانه کریسمسی نتفلیکس، شاهکارهای سینمایی باشند. این فیلمها معمولاً داستانهای ساده و سرراستی درباره عشق و روابط هستند که اغلب در شهرهای کوچک و برفی اتفاق میافتند. با این حال، همین سادگی و پیشبینیپذیری میتواند جذابیت خاص خودش را داشته باشد. بازیگران مشهوری مثل ونسا هاجنز به چهرههای ثابت این ژانر تبدیل شدهاند.
فیلمهای او مثل «شوالیه قبل از کریسمس» با داستانهای فانتزی و عاشقانهشان، اگرچه ممکن است کمی کلیشهای باشند، اما تجربهای سرگرمکننده را برای مخاطب فراهم میکنند. لیندسی لوهان نیز با فیلم «Falling for Christmas» بازگشت موفقی به دنیای سینما داشت و نشان داد که همچنان میتواند مخاطبان را مجذوب خود کند. این فیلمها با ترکیب طنز، عاشقانه و بازیهای درخشان بازیگران، انتخاب مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت در فصل زمستان هستند.
فیلم راز کوچک ما، آخرین عاشقانه کریسمسی لیندزی لوهان برای نتفلیکس، با آنکه تلاش میکند خود را بالاتر از فیلمهای عاشقانهی کلیشهای قرار دهد، اما در نهایت در میانه راه گیر میکند. فیلم راز کوچک ما به جای تمرکز بر ایجاد یک داستان عاشقانهی باورپذیر بین لوهان و ایان هاردینگ، به دنبال خلق موقعیتهای کمدی اغراقآمیز است که نتیجهی چندان جالبی به همراه ندارد.
اگرچه فیلم سعی میکند به استاندارد آثار کلاسیک مانند «سنگ خانواده» نزدیک شود، اما در این مسیر موفق عمل نمیکند. از سوی دیگر، فیلم نیز نمیتواند به طور کامل به سبک فیلمهای عاشقانهی کلیشهای و پیشبینیپذیر تکیه کند. این عدم تعادل و قرار گرفتن در میانهی دو سبک مختلف، باعث شده تا فیلم به یک کمدی سفت و سخت تبدیل شود که تنها بازیهای قابل قبول لوهان و هاردینگ میتوانند تا حدودی از آن دفاع کنند.
حضور لیندسی لوهان و ایان هاردینگ
فیلم راز کوچک ما با شتابزدگی در روایت داستان، فرصت ایجاد ارتباط عمیق بین مخاطب و شخصیتها را از دست میدهد. به جای اینکه شاهد رشد تدریجی رابطه لوگان و اوری از کودکی تا بزرگسالی باشیم، فیلم با یک انیمیشن سریع و روایتی کلیشهای، سالهای مهمی از زندگی این دو را به سرعت میگذراند. این روایت سطحی، باعث میشود که مخاطب نتواند با شخصیتها همذاتپنداری کند و به رابطه آنها باور داشته باشد.
تصمیم ناگهانی لوگان برای ازدواج در شرایطی که اوری قصد مهاجرت دارد، نه تنها غیرمنطقی به نظر میرسد، بلکه به عنوان اقدامی عجولانه و خودخواهانه نیز ارزیابی میشود. این تصمیم، که حتی خانوادهها نیز با آن مخالف هستند، به جدایی طولانیمدت این دو منجر میشود. فیلم به جای پرداختن به عواقب این تصمیم و تأثیر آن بر زندگی هر دو شخصیت، به سرعت به زمان حال جهش میکند.
توصیه میکنم بخوانید : فیلم ما در زمان زندگی می کنیم
اوری، مشاور کسبوکار جاهطلبی که با فشارهای کاری دست و پنجه نرم میکند، درگیر رابطهای پیچیده با کم، پسری با مادری سرد و بیعاطفه است. از سوی دیگر، لوگان، توسعهدهنده املاکی خلاق، درگیر رابطهای سطحی با کاسی است و تحت فشار رئیس خود قرار دارد تا پروژههایش را به هر قیمتی به پایان برساند. در تعطیلات کریسمس، این دو زوج در یک مهمانی تصادفی با هم روبرو میشوند و متوجه میشوند که کاسی و کم خواهر و برادر هستند. این کشف ناگهانی، پیچیدگیهای روابط این چهار شخصیت را آشکار کرده و آنها را در موقعیتی ناخوشایند قرار میدهد.
اوری برای جلب رضایت مادرش که انتظارات بالایی دارد، مجبور میشود از لوگان، عشق سابقش، کمک بگیرد و از او بخواهد راز رابطه گذشتهشان را حفظ کند. در همین حین، یک فرصت شغلی جذاب برای لوگان پیش میآید و او پیشنهاد کمک اوری را در ازای حمایت از خودش در این فرصت شغلی میپذیرد. از این نقطه به بعد، ماجراهای خندهداری رقم میخورد؛ اوری تلاش میکند تا اشتباهات گذشته خود را از اریکا، همسر جدید لوگان، پنهان کند و در همین حال، جرقههای قدیمی رابطه او و لوگان دوباره شعلهور میشود. با وجود تلاشهای اوری برای حفظ ظاهر، او و لوگان بهتدریج متوجه میشوند که شاید هنوز هم احساسی بینشان وجود دارد.
گفتگوی خشک و بی روح
نمیتوان از نقد فیلم راز کوچک ما گذشت بدون اینکه به یکی از عجیبترین انتخابهای کارگردان در فیلم راز کوچک ما اشاره کرد. صحنه آغازین فیلم با آهنگ «تابستان» کالوین هریس همراه است که به نظر میرسد بیشتر برای یک جشن تابستانی مناسب باشد تا یک فیلم کریسمسی! اما عجیبتر از همه، تلاش فیلم برای مرور رویدادهای مهم دهه گذشته است که به طرز قابل توجهی از مهمترین رویداد قرن بیست و یکم، یعنی همهگیری کووید-۱۹، غافل شده است. در عوض، فیلم به موضوعاتی مثل محبوبیت محصولات گیاهی و تبلیغات گسترده نتفلیکس میپردازد. اگر بخواهیم به فیلم راز کوچک ما فرصت دوباره بدهیم، بهتر است از این صحنههای آغازین که بیشتر شبیه یک کلیپ تبلیغاتی است، چشمپوشی کنیم.
فیلم راز کوچک ما با وجود داشتن یک ایده اولیه جذاب، به دلیل ضعف در دیالوگها نتوانسته به پتانسیل کامل خود برسد. هیلی ددومینیسیس، کارگردان فیلم، به جای ایجاد گفتوگوهایی طبیعی و باورپذیر بین شخصیتها، به خصوص در صحنههای احساسی و مهم، از دیالوگهای کلیشهای و کمعمق استفاده کرده است. به عنوان مثال، اعتراف به خیانت یا ابراز عشق به جای آنکه با گفتوگوهای عمیق و تاثیرگذار همراه باشد، به نمایشهایی سطحی و غیرقابل باور تبدیل شده است.
علاوه بر این، بسیاری از مکالمات کلیدی به صورت خلاصه یا حتی حذف شدهاند و مخاطب از درک کامل احساسات و انگیزههای شخصیتها باز میماند. به نظر میرسد که کارگردان به جای آنکه به مخاطب اجازه دهد با شخصیتها ارتباط برقرار کند، سعی کرده با استفاده از بازیهای چهره و حرکات بدن، احساسات را به تصویر بکشد. این رویکرد، اگرچه ممکن است در برخی موارد موثر باشد، اما در درازمدت باعث میشود که مخاطب احساس کند که به او توهین شده است.
عملکرد قابل قبول لیندسی لوهان و ایان هاردینگ
لیندسی لوهان و ایان هاردینگ با وجود ضعفهای کلی فیلم راز کوچک ما، به راحتی درخشانترین ستارگان این اثر هستند. لوهان با بازی در نقش اوری، همانند نقش آیکونیکش در فیلم “دختران بدجنس”، ما را به دنیای پر از حاشیه و موقعیتهای خندهدار میبرد. او در فیلم راز کوچک ما نیز با رازی بزرگ دست و پنجه نرم میکند و تلاش میکند تا آن را پنهان نگه دارد، اما هر بار در موقعیتهای بامزهتری گرفتار میشود.
بازی لوهان در نقش زنی که از قضاوت دیگران میترسد و در عین حال رفتاری دست و پا چلفتی دارد، یادآور نقش سارا جسیکا پارکر در فیلم “سنگ خانواده” است. از صحنههای خندهدار مانند بالا رفتن از روی صندلی کلیسا تا صحنههای ناخوشایند خوردن کلوچه و تقصیر انداختن آن به گردن سگ، تماشای دست و پا چلفتی بودن اوری بسیار لذتبخشتر از سایر بخشهای فیلم است.
ایان هاردینگ در نقش لوگان، همانند نقش آشنایی که در سریال “دروغگویان کوچک زیبا” ایفا کرده، عملکرد قابل قبولی دارد. او در میان آشفتگیهای فیلمنامه، به عنوان یک شخصیت منطقی و جذاب عمل میکند و به فیلم تعادل میبخشد. با این حال، با وجود بازی خوب هاردینگ و بازیگر مقابلش، شیمی لازم برای ایجاد یک رابطه عاشقانه باورپذیر بین این دو شخصیت به خوبی شکل نگرفته است.
تمرکز بیش از حد بر گذشته مشترک این دو و ارجاعات مکرر به آن، باعث شده تا تماشاگر نتواند به راحتی با رابطه آنها ارتباط برقرار کند. در واقع، به نظر میرسد که رابطه این دو شخصیت بیشتر بر پایه دوستی و رقابت بنا شده است تا عشق و علاقه. اگرچه تعاملات بین این دو شخصیت گاهی اوقات لحظات سرگرمکنندهای را ایجاد میکند، اما فقدان شیمی عاشقانه، یکی از نقاط ضعف اصلی فیلم راز کوچک ما است.
در مورد دیگر بازیگران، چندان حرفی برای گفتن نیست. آنها نقشهایی کلیشهای را ایفا میکنند که در بسیاری از فیلمهای مشابه دیده شدهاند. اما کریستی چنوث، با درخششی خاص، از این کلیشهها فراتر رفته است. نقش شرور فیلم راز کوچک ما انگار برای او نوشته شده و او با تمام توان خود، این شخصیت تکبعدی را به یک شخصیت جذاب و شیطانی تبدیل کرده است. حتی با وجود ضعف در برخی از دیالوگها، او با بازی درخشان خود، این نقش را به یکی از نقاط قوت فیلم تبدیل کرده است.
فیلم راز کوچک ما نتوانست به عنوان یک رمان عاشقانه یا حتی یک فیلم با دیالوگهای باورپذیر، انتظارات را برآورده کند. با این حال، فیلم راز کوچک ما فرصتی را برای نمایش استعدادهای کمدی لیندسی لوهان و کاریزمای طبیعی ایان هاردینگ فراهم کرد. دیدن این دو بازیگر در نقش خواهر و برادری که تلاش میکنند از یک گردهمایی خانوادگی پر تنش جان سالم به در ببرند، جذاب است، اما پتانسیل این زوج برای خلق لحظات ماندگارتر به طور کامل شکوفا نشده است.
در مقایسه با آخرین عاشقانه نتفلیکس لوهان که شیمی قابل توجهی بین او و همبازیاش وجود داشت، فیلم راز کوچک ما نتوانست آن حس عاشقانه و دلنشینی را که در فصل تعطیلات انتظار میرود، به مخاطب منتقل کند. اگرچه حضور لوهان، هاردینگ و کریستین چنووث در فیلم جذاب است، اما دیالوگهای مصنوعی و غیر طبیعی فیلم، لذت تماشای آن را کاهش میدهد.