فیلم ماریا، نقد و بررسی تخصصی فیلم Maria 2024
امروز فیلم ماریا را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم. پس از جکی و اسپنسر، ماریا آخرین پرتره عکس فوری پابلو لارن از پرتره پر زرق و برق اما خصوصی تراژیک است. و پس از نامزدی اسکار برای ناتالی پورتمن در نقش ژاکلین کندی و کریستن استوارت در نقش پرنسس دایانا، یک نامزدی برای آنجلینا جولی در نقش ماریا کالاس تقریباً یک نتیجه قطعی به نظر می رسد.
نتفلیکس فیلم جدید را قبل از نمایش آن در جشنواره فیلم ونیز ربوده است، که فقط نشان می دهد که این موضوع تا چه حد مطمئن است. این برند از علوفههای برجسته و ناف، اکنون مسیری مناسب برای فیلمساز شیلیایی است که برای اولین بار با تونی مانرو توجه را به خود جلب کرد. او آن را به یک فرمول تبدیل کرده است. یک خط مونتاژ آیا او هر بار حرف های جالبی برای گفتن دارد یا در این مرحله فقط خودش را تکرار می کند؟
فیلم ماریا درباره چیست
هفتههای پایانی زندگی این سوپرانوی افسانهای، در سایهای از آشفتگی و عادتهای عجیب سپری میشود. او که روزها چیزی نمیخورد، قرصهای رنگارنگی را در جیب کت خود پنهان میکند و به طور نامنظم مصرف میکند. ماندراکس، مصاحبهگری خیالی، در دادگاههای ذهنی او حاضر میشود و سوپرانو را به خاطر قرصهای ریختهشده مورد بازخواست قرار میدهد. او از دکترش دوری میکند و به جای آن، پیانوی بزرگی را در آپارتمانش جابهجا میکند. در کوچههای پاریس سرگردان میشود و با وجود گذشت سالها از آخرین اجرا، تمرینهای مخفیانهاش را ادامه میدهد.
همه این روایتهای آرام و بیدغدغه، کمی خستهکننده به نظر میرسد. آسیبهای عمیقی که ماریا را آزار میدادند، مثل زخمهای کهنهای بودند که هرگز خوب نمیشوند. تعجبآور است که چطور به موضوع آزارهای کلامی مادرش که به نظر میرسد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته بوده، کمتر پرداخته شده است. بهجای آن، شاهد صحنههای آزاردهندهای هستیم که در آنها ماریا جوان مجبور است برای سربازان نازی آواز بخواند! و بعد، این دیوای بزرگ که با جیووانی ماتیستا منگینی ازدواج کرده، دل به ارسطو اوناسیس، آن مرد ثروتمند و قدرتمند، میبازد. بله، خود ارسطو اوناسیس!
نقد فیلمی بینظیر : فیلم مریم
او از خفهای که سالها بر او تحمیل شده بود، سخن میگوید. خفهای که اُناسیس بر او وارد کرده و او را از خواندن باز داشته بود؛ میخواست او تنها یک جایزه در قفسهاش باشد. اما اکنون، او آزاد است و هر آنچه دلش میخواهد انجام میدهد. با این حال، به سادگی تسلیم داروهای قاچاقی میشود که خواهرش، یاکینتی (والریا گولینو)، برایش فراهم میکند. دوربین اد لاچمن با ظرافتی خاص بر دکور بینقص فیلم ماریا میچرخد؛ دکور بینقصی که در آن، شخصیتها نیز مانند اشیاء تزئینی به نظر میرسند.
گویی وجودشان تنها به میزانسن خدمت میکند و شاید هم نه. در این میان، در صحنهای گیجکننده، ارکستری در زیر بارانی مصنوعی برای تماشاگران کیمونوپوشی که چترهای کاغذی در دست دارند، موسیقی اجرا میکند. اما واقعیت این است که بارانی در کار نیست. آیا این صحنه معنای خاصی دارد یا صرفاً برای ایجاد زیبایی بصری طراحی شده است؟ به هر روی، هنرنمایی درخشان فیلم ماریا، به سختی میتواند خشونت نهفته در فیلمنامهی استیون نایت را پنهان کند؛ فیلمنامهای که نایت برای فیلم اسپنسر نیز قلم زده بود.
شخصیت پیچیده ماریا کالاس
جولی در نقش کالاس، به خصوص در لحظات اجرای اپرا، درخشان است. تلاش هفتماههاش برای فراگیری آواز کلاسیک قابل ستایش است، اما این تمرینات گسترده به تنهایی نمیتواند تفاوت میان یک خواننده حرفهای و یک بازیگر را جبران کند. دو اجرای پایانی فیلم ماریا، بهترین نمایش از ظرافت بازیگری او هستند. اما در صحنههای دیگر، بازی او یکنواخت و تکبعدی به نظر میرسد. شخصیت پردازی کالاس به عنوان یک دیوا چندان موفق نبوده و آن هاله اسرارآمیز و بزرگتر از زندگی، به خوبی در بازی جولی دیده نمیشود.
کالاس به سمت مردان مسنتر کشیده میشود، گویی نیرویی نامرئی او را به سوی آنها میکشد. اما این جذابیت مبهم و نامشخص باقی میماند. نه اجرای درخشان بیلگینر و نه حتی عمق نگاه برسانلو نمیتواند به ما بگوید که دقیقاً چه چیزی کالاس را به این سمت میکشاند. شاید ریشه این علاقه را بتوان در پیچیدگیهای رابطه او با پدرش جستجو کرد. اما فیلم ماریا به جای آنکه به دنبال پاسخهای روشن باشد، در ابهام این جذابیت غرق میشود و ترجیح میدهد کالاس را در جهانی از “نمیدانم چه” رها کند.
اگرچه من در مورد توانایی آوازی جولی متخصص نیستم، اما موسیقی در فیلم ماریا نقش محوری دارد. به نظر میرسد موسیقی قرار است تمام احساسات سرکوب شدهای را که زیر لایههای دیگر داستان پنهان شدهاند، آزاد کند. با این حال، سازندگان فیلم ماریا به نظر میرسند که به آهنگهای کلاسیک و شناخته شده تکیه کردهاند تا به جای ایجاد یک ارتباط عمیق با مخاطب، به سادگی احساسات آنها را تحریک کنند.
حفظ ظاهر در انظار عمومی به عنوان یک بار سنگین بر دوش ماریا به طور مکرر تکرار میشود. شاید اگر فیلم ماریا بیشتر بر روی اتفاقات زندگی او در دوران اوج هنریاش تمرکز میکرد، جذابتر میشد. در حالت فعلی، فیلم ماریا بیشتر به یک نمایش دو ساعته از خودآزاری ماریا شباهت دارد.