فیلم نان و گل های سرخ، نقد و بررسی تخصصی مستند Bread and Roses 2023
امروز می پردازیم به نقد و بررسی فیلم نان و گل های سرخ، شعار “نان و گل سرخ” که در اوایل قرن بیستم توسط جنبش حق رأی زنان به عنوان نمادی از مطالبهی همزمان برای عدالت اقتصادی و آزادیهای اجتماعی برگزیده شد، بیش از یک قرن بعد در عنوان مستند قدرتمند صحرا مانی، “نان و گلهای سرخ”، طنینانداز شد. فیلم نان و گل های سرخ روایتگر مبارزهی فمینیستی دشواری در کابل است که در آن، زنان افغان با شجاعت تمام تلاش کردند تا از بازگشت طالبان به قدرت و محدودیتهای ناشی از آن جلوگیری کنند. این انتخاب، نشاندهندهی پیوستگی تاریخی مبارزات زنان برای دستیابی به حقوق برابر و زندگی بهتر است.
رویدادهای چند دهه اخیر در افغانستان، به ویژه پس از حملات ۱۱ سپتامبر و مداخله نیروهای بینالمللی، به خوبی توسط رسانهها و مستندسازانی چون متیو هاینمن به تصویر کشیده شده است. این مستندها، با تکیه بر اسناد و گزارشهای مختلف، تصویری جامع از جنگ، اشغال و در نهایت خروج نیروهای خارجی از افغانستان ارائه میدهند.
فیلم نان و گل های سرخ به کارگردانی صحرا مانی، روایتی متفاوت از افغانستان را به تصویر میکشد. در حالی که بسیاری از آثار مستند درباره این کشور، بر روی جنگ، خشونت و مسائل نظامی تمرکز دارند، مانی نگاه خود را به سمت زنان افغان معطوف کرده است؛ زنانی که اغلب در رسانهها به عنوان آمار یا قهرمانانی برای اهداف سیاسی مورد استفاده قرار میگیرند. مانی با دور شدن از کلیشههای رایج، به زندگی روزمره و مبارزات زنان افغان در شرایط دشوار پس از به قدرت رسیدن طالبان میپردازد و صدای آنها را به شنونده میرساند. او با رویکردی انسانی و صمیمی، به جای تمرکز بر روایتهای قهرمانانه یا سیاسی، به دنبال نشان دادن واقعیت زندگی زنان افغان است.
یک داستان داخلی با اهمیت بین المللی
سبک فیلم نان و گل های سرخ به شدت شخصی و ملموس است، اما استفاده بیش از حد از دوربینهای دستی و به خطر انداختن زیباییشناسی تصویر، به ضرر انتقال بهتر پیام فیلم تمام شده است. کارگردان با به تصویر کشیدن طیف وسیعی از زنان افغان، به تفاوتهای طبقاتی و تغییرات اجتماعی ناشی از تحولات اخیر در این کشور پرداخته است. با این حال، در حالی که داستانهای روایت شده بسیار شخصی و تاثیرگذار هستند، رویکرد مستندساز به موضوع، بیشتر شبیه به یک گزارش خبری خشک و بیروح است. سرعت بالای روایت و عدم تمرکز بر تغییر تدریجی احساسات شخصیتها، عمق و تاثیرگذاری فیلم را کاهش داده است.
فیلم نان و گل های سرخ به کارگردانی جاستین سیاروکی و تهیهکنندگی جنیفر لارنس، برنده اسکار، اثری به دور از کلیشههای هالیوودی است. فیلم نان و گل های سرخ در مدت زمان نسبتاً کوتاه خود، چالشهای بزرگی را پیش روی مخاطب قرار میدهد. با دانستن اینکه سرنوشت شخصیتهای فیلم به ویژه زنانی که در زیر فشار حکومت طالبان زندگی میکنند، نامعلوم است، تماشای فیلم نان و گل های سرخ به تجربهای تلخ و تأثیرگذار تبدیل میشود.
نقدی دیگر را بخوانید : سریال کیمیا
فیلمهایی که بر فعالیتهای کنشگران اجتماعی تمرکز دارند، اغلب به عنوان منبعی از امید و الهام برای مخاطبان عمل میکنند و به آنها نشان میدهند که تلاشهای فردی میتواند تغییر ایجاد کند. اما «نان و گلهای سرخ» با روایت واقعگرایانه خود از مبارزات زنان افغان، این انتظار را زیر سوال میبرد. در حالی که آگاهی از تاریخ پر فراز و نشیب افغانستان برای درک بهتر این روایت ضروری است، اما این آگاهی ممکن است برای مخاطبانی که به دنبال یک پایان خوش یا حداقل نوید آیندهای روشن هستند، ناامیدکننده باشد. فیلم نان و گل های سرخ به جای ارائه یک داستان امیدوارکننده، تصویری تلخ و واقعی از مبارزات زنان افغان در برابر چالشها ارائه میدهد.
به رخ کشیدن قدرت حقیقت
مقاومت زنان افغان در برابر طالبان، مصممیتی سیزیفی دارد. حتی در برابر ناکامیهای آشکار، مبارزه آنها نمادی جهانی از عدالت و برابری است. فداکاری این زنان فراتر از منافع شخصی است؛ آنها صدای خاموشان و محرومان را به جهان میرسانند. این زنان طعم آزادی را چشیده بودند، آزادیای که با تهاجم خارجی به آنها هدیه شد. اما با بازگشت طالبان، این دستاوردها به سرعت از بین رفت و سایه تاریک ستم و تبعیض دوباره بر زندگی زنان افغان سایه افکند. فیلم نان و گل های سرخ، روایتی تلخ از مبارزه زنان افغان برای حفظ حقوق خود است و یادآور این واقعیت است که مبارزه برای برابری، حتی در سختترین شرایط، همچنان ادامه دارد.
تماشای زنان افغان در فیلم نان و گل های سرخ که با استفاده از هنر خوشنویسی و هشتگهای جهانی، تلاش میکنند تا صدای خود را به گوش جهانیان برسانند، امیدبخش است. این زنان با وجود محدودیتها، همچنان به دنبال حفظ دستاوردهای خود و آزادیهایشان هستند.
اما با گذشت زمان و تماشای فیلم نان و گل های سرخ در سال ۲۰۲۴، متوجه میشویم که این مستند به نوعی یک سند تاریخی از شرایط سخت زنان افغان تبدیل شده است. برای کسانی که موفق به فرار از افغانستان شدهاند، این فیلم یادآور خاطرات تلخ و شیرین گذشته است. اما برای زنانی که همچنان در زیر سلطه طالبان زندگی میکنند، فیلم نان و گل های سرخ میتواند بسیار دردناک و ناامیدکننده باشد. با این حال، نباید اجازه دهیم که واقعیت تلخ کنونی ما را از امیدواری و تلاش برای آیندهای بهتر باز دارد.
تلاش زنان افغان برای حفظ دستاوردهای خود در سایه حکومت طالبان، شجاعت و پایداری آنها را به رخ میکشد. اما در سوی دیگر، بیتوجهی جامعه جهانی به وضعیت اسفبار این زنان، بسیار تأسفبار است. در حالی که جهان بر روی درگیریهای دیگر متمرکز شده است، فراموش کرده که زنان افغان در سکوت رنج میبرند. حتی کسانی که خود را مدافع حقوق بشر میدانند، خشونت طالبان را به عنوان یک عقبنشینی اجتنابناپذیر پس از آزادیهای زنان به سبک غربی توجیه میکنند.
یادآوری فیلم «میدان» و نگاه ژرف ژانه نجیم و کریم عامر به جوانان انقلابی مصر، مرا به تفکر درباره زنان افغان و مستند «نان و گلهای رز» واداشت. اگرچه انقلاب مصر با امید به آیندهای بهتر آغاز شد، اما سرکوبهای بعدی، آن رویا را ناکام گذاشت. دیدن تکرار این سناریو در افغانستان، جایی که زنان در تلاش برای حفظ دستاوردهای خود هستند، بسیار دردناک است.
زنان افغان، درست مانند همتایان مصری خود، در جستجوی تغییر و برابری هستند، اما با چالشهای بسیار بزرگتری روبرو هستند. آنها در حالی که در تلاش برای ایجاد تغییرات کوچک در زندگی روزمره خود هستند، شاهد از بین رفتن سریع آزادیهای به دست آمدهاند. این در حالی است که صدای معدود مخالفان به راحتی توسط حکومت سرکوب میشود.
پرده سکوت افغانستان
در حالی که سکوت بر افغانستان حاکم شده و میلیاردها دلار هزینه و جان بسیاری از دست رفته است، سقوط ناگهانی رژیم قبلی که تنها با چند شلیک گلوله به دست کسانی که وظیفه دفاع از کشور را داشتند، رقم خورد، این واقعیت تلخ آشکار میشود که زنان افغان، با سلاحی جز حقیقت و اعتقادشان، در خط مقدم مبارزه علیه بیعدالتیها ایستادهاند. مقاومت شجاعانهی این زنان در برابر ظلم و ستم، همزمان هم تحسینبرانگیز و هم دلخراش است.
در حالی که زنان در بسیاری از کشورهای غربی به حقوق سیاسی خود دست یافتهاند و نقش فعالی در شکلدهی آینده جوامع خود ایفا میکنند، زنان افغانستانی در شرایط بسیار متفاوتی قرار دارند. با تسلط مجدد طالبان بر افغانستان، فضا برای فعالیتهای زنان به شدت محدود شده و بسیاری از دستاوردهای چند دهه گذشته از بین رفته است. در چنین شرایطی، مستند «نان و گلهای رز» به عنوان یک صدای رسا و امیدبخش، به روایت داستان زنان افغانستانی میپردازد که برای حفظ حقوق خود مبارزه میکنند.
در سرزمینی که حقیقت به قربانگاه قدرت و ایدئولوژی شده است، مستند «نان و گلهای رز» به ما یادآور میشود که شجاعت و امید همچنان زندهاند. فیلم نان و گل های سرخ روایتگر مبارزهای است که در آن عدالت و آزادی در برابر ظلم و ستم ایستادهاند. با وجود اینکه پیروزی در این نبرد به نظر دور از دسترس میآید، فیلم نان و گل های سرخ نشان میدهد که صدای عدالتخواهان در این سرزمین طنینانداز است و بذرهای امید برای آیندهای بهتر در دل این مردم کاشته شده است.