نقد فیلم

فیلم جوی یا شادی، نقد و بررسی تخصصی فیلم Joy 2024

امروز می پردازیم به نقد و بررسی فیلم جوی، پس از موفقیت چشمگیر فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان، به نظر می‌رسد موج جدیدی از فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای دانشمندان و مخترعان در راه باشد. این فیلم‌ها که بر زندگی افرادی متمرکز هستند که تحولات بزرگی در دنیای علم ایجاد کرده‌اند، به شدت مورد توجه مخاطبان قرار گرفته‌اند. با این حال، فیلم جوی به کارگردانی بن تیلور، روایتی متفاوت از این حماسه‌های «مرد بزرگ» ارائه می‌دهد.

فیلم جوی داستان سه دانشمند را روایت می‌کند که بیش از یک دهه برای یافتن درمانی برای ناباروری تلاش کردند. در حالی که «اوپنهایمر» بر ابعاد دراماتیک و سیاسی زندگی یک دانشمند برجسته تمرکز دارد، «شادی» به بررسی چالش‌ها و موانع شخصی و اجتماعی دانشمندانی می‌پردازد که در تلاش برای بهبود زندگی دیگران هستند.

موضوعاتی به ظرافت و حساسیت ناباروری، نیازمند رویکردی دقیق و ظریف هستند، نه روایتی حماسی و پیشگویانه همچون “اوپنهایمر”. “جوی” از این اشتباه اجتناب می‌کند، اما بزرگترین چالش آن در همین‌جا نهفته است. فیلم جوی بیش از حد بر روایت یک داستان خانوادگی و خوش‌شانس از استقامت انسانی تمرکز دارد، گویی نسبت به عمق رنج ناباروری در دنیای واقعی بی‌تفاوت است.

تحقیقات علمی در فیلم جوی، به جای تمرکز بر فداکاری افرادی که عمری را وقف هدفی نامعلوم کرده‌اند، بیشتر به یک ماجراجویی خوش‌بینانه شبیه است. هر شکست و ناکامی به‌سرعت با موسیقی شاد و طنز انگلسی سبک می‌شود، گویی فیلمنامه از یک رمان عاشقانه الهام گرفته نه از تلاش‌های طاقت‌فرسای علمی. این رویکرد، فیلم را به یک کمدی احساسی تبدیل کرده است که از عمق رنج و تلاش دانشمندان فاصله می‌گیرد.

فیلم جوی یا شادی، نقد و بررسی تخصصی فیلم Joy 2024

فراز و نشیب‌های واقعی در مسیر توسعه فناوری IVF

یکی از نقاط قوت فیلم جوی، روایت داستان از زاویه دید ژان پردی، پرستار جوانی که در مرکز این رویداد تاریخی قرار دارد، است. با این حال، این انتخاب روایت‌گری، ما را با چهره‌ای متفاوت از یک قهرمان روبه‌رو می‌کند. ژان پردی، با رفتاری عجیب و غریب و شخصیتی ناهنجار، از همان ابتدا توجه مخاطب را جلب می‌کند. سوراخ جوراب شلواری و نمایش عجیب انگشتانش، تصویری نامتعارف از زنی که قرار است نقش محوری در یکی از بزرگترین دستاوردهای پزشکی ایفا کند، ارائه می‌دهد.

ژان به سرعت در آزمایشگاه دکتر باب ادواردز، دانشمندی با دیدگاهی روشن، مشغول به کار می‌شود. ادواردز که پیش از این در زمینه لقاح مصنوعی در حیوانات موفقیت‌هایی کسب کرده، تصمیم می‌گیرد با همکاری پاتریک استپتو، پزشک پیشگامی که در زمینه جراحی‌های تولید مثلی تخصص دارد، به رویای لقاح مصنوعی در انسان دست یابد. پس از بحث و گفتگوی صمیمانه، این سه نفر با هم تصمیم می‌گیرند تا تحقیقات خود را در یک بخش متروکه از بیمارستان اولدهام آغاز کنند.

در طول سال‌های پرالتهاب ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸، ژان، زنی مسیحی با ایمانی عمیق که از مادری بسیار مذهبی تربیت شده، درگیر یک کشمکش درونی عمیق می‌شود. تلاش او برای “بازی در نقش خدا” با واکنش شدید مادرش روبرو می‌شود که او را به خاطر این جسارت سرزنش می‌کند. ژان در حالی که می‌کوشد مرزهای علم و دین را جابه‌جا کند، با مخالفت‌های شدید جامعه و کلیسا نیز مواجه می‌شود. بسیاری او را به دلیل دخالت در روند طبیعی زندگی سرزنش کرده و معتقدند که نوزادانی که با این روش متولد می‌شوند، دچار ناهنجاری خواهند شد.

فیلم جوی به طرز قابل توجهی موفق می‌شود دنیایی را به تصویر بکشد که با استانداردهای امروزی فاصله‌ی بسیاری دارد. در حالی که در سال ۲۰۲۴، IVF به عنوان روشی متحول‌کننده و رایج برای بسیاری تبدیل شده است و نگاه ما به تولید مثل را به کلی دگرگون کرده است، در انگلستان دهه‌ی ۱۹۶۰، این روش به عنوان دخالتی در قوانین طبیعت و اقدامی جسورانه علیه اخلاق تلقی می‌شد. این تضاد زمانی، داستانی جذاب از جاه‌طلبی انسان را شکل می‌دهد؛ جاه‌طلبی‌ای که ریشه در دلسوزی برای زوج‌هایی دارد که به دلیل ناباروری، آرزوی فرزندآوری از آن‌ها گرفته شده است.

باب، ژان و پاتریک، به جای آنکه به عنوان نابغه‌های منزوی و سوءتفاهم شده به تصویر کشیده شوند، شخصیت‌هایی هستند که انگیزه‌ای فراتر از خودنمایی دارند. فیلم جوی تلاش می‌کند تا زنان درگیر با ناباروری را به عنوان محور اصلی داستان قرار دهد و نشان دهد که این افراد، تنها به دلیل میل به فرزندآوری، به این سفر دشوار ادامه می‌دهند. این رویکرد، به فیلم عمق و واقع‌گرایی بیشتری می‌بخشد.

فیلم جوی یا شادی، نقد و بررسی تخصصی فیلم Joy 2024

آنچه فیلم جوی را به اثری بدیع و انسانی تبدیل می‌کند، تاکید آن بر تاثیر مستقیم پیشرفت‌های علمی بر زندگی روزمره افراد است. برخلاف بسیاری از فیلم‌هایی که قهرمان‌محور هستند و بر بزرگنمایی شخصیت‌های اصلی تمرکز دارند، «جوی» به عمق ماجرا می‌رود و نشان می‌دهد چگونه یک کشف علمی می‌تواند زندگی خانواده‌ها را دگرگون کند.

پرسش اصلی فیلم جوی این است: چرا باید بر دانشمندانی تمرکز کنیم که در آزمایشگاه‌ها محصور شده‌اند، در حالی که فناوری‌هایی مانند IVF به طور مستقیم بر زندگی زنان و خانواده‌ها تاثیر می‌گذارد؟ «جوی» با تصویر جامعه خفقان‌آور بریتانیای دهه ۱۹۶۰، به خوبی نشان می‌دهد که چگونه زوج‌ها و زنان مجبور بودند برای ناباروری خود احساس گناه کنند یا بپذیرند که داشتن فرزند اراده‌ای الهی است.

رویکرد فیلم جوی به نقش‌های شخصی و پیچیدگی‌های روابط انسانی، ستودنی‌ترین بخش آن است. با این حال، تمرکز بیش از حد بر جنبه‌های حاشیه‌ای و پرداختن به هوس‌های نامناسب، از عمق و تاثیرگذاری فیلم می‌کاهد.

احساسات پررنگ و گاه نامتعارف در فیلم جوی

مشکل اصلی فیلم جوی، نه ساختار روایی ساده آن، بلکه فیلمنامه‌ای عجیب و غریب و بیش از حد احساسی‌اش است. جک تورن، نویسنده فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای مانند رادیواکتیو، در جوی به سراغ روایتی سبک‌تر رفته که شباهت زیادی به آثار قبلی‌اش همچون واندر و انولا هلمز دارد. بزرگ‌ترین ایراد فیلم، دست کم گرفتن هوش مخاطب است. مشکل نه در توضیح بیش از حد جزئیات علمی، بلکه در نبود فضای کافی برای استنباط مخاطب است.

به جای اینکه با واکنش بازیگران یا تصاویر، پیشرفت داستان را نشان دهد، فیلم صریحاً به مخاطب می‌گوید “هر چه هست، کار می‌کند!” این تکرار مداوم، مخاطب را خسته کرده و حس می‌کند که فیلم، اطلاعات را به زور به او القا می‌کند. این رویکرد “گفتن” به جای “نشان دادن”، فیلم را به یک فیلم آموزشی برای دانش‌آموزان تبدیل کرده است تا یک اثر سینمایی.

حتما بخوانید : فیلم مریم

همان‌طور که سینمای بریتانیا به ما آموخته، شادی گاهی تلخی دردناک دارد و در مکان‌های غیرمنتظره رخ می‌دهد. در فیلم «جِی»، یک گردهمایی خانوادگی ساده با یک تماس تلفنی ناگهانی از یک روزنامه‌نگار به هم می‌ریزد. روزنامه‌نگار از باب می‌پرسد: «شما دکتر فرانکنشتاین هستید؟» این سؤال ساده باید به عنوان یک ضربه کاری عمل می‌کرد، ابعاد گسترده‌تر کار باب و ژان را نشان می‌داد و مبارزه طولانی باب برای درک عمومی از اهمیت تحقیقاتش را برجسته می‌کرد. اما متأسفانه، این لحظه طلایی با دخالت همسر باب از بین می‌رود. او با شوخی می‌گوید اگر باب بنشیند، می‌تواند کاستارد بیشتری بخورد، چون بچه‌ها از او می‌ترسند!

در حالی که فیلم نیازی به پیچیدگی «اوپنهایمر» نداشت، می‌توانست از لحن سبک‌شده «پدینگتون» فاصله بگیرد و به عمق موضوع بپردازد. پس از از دست دادن فرصت سرمایه‌گذاری بزرگ به دلیل عدم درک هیئت مدیره، باب و ژان تنها با چند کنایه ساده به هم دلداری می‌دهند و تصمیم می‌گیرند به کارشان ادامه دهند. این صحنه‌ها، اگرچه برای نشان دادن اراده قوی شخصیت‌ها ضروری است، اما عواقب عمیق کارشان را نادیده می‌گیرند.

نگاهی عمیق‌تر به نقش زنان در پیشرفت علم و جامعه

توماس مک‌کنزی، با اجرایی دلنشین، به عنوان مجری اصلی، ما را به دنیای فیلم جوی ۲۰۲۴ می‌برد. اگر این فیلم حتی پنج سال پیش ساخته می‌شد، قطعا از دیدگاه مردی خانواده‌دوست، که تلاش می‌کند جهان را به دیدگاه خودش بنگرد، روایت می‌شد. اما جوی، با تمرکز بر ابعاد شخصی داستان ژان، به عمق احساسات فیلم می‌افزاید. در این فیلم، نه تنها عواقب انسانی IVF بررسی می‌شود، بلکه تأثیر عمیق آن بر زنان نیز به تصویر کشیده می‌شود.

فیلم جوی یا شادی، نقد و بررسی تخصصی فیلم Joy 2024

اغلب در فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای، دانشمندان بزرگ، آنقدر فضا را اشغال می‌کنند که از دید ما پنهان می‌ماند که چگونه افراد عادی از پیشرفت‌های علمی سود می‌برند یا آسیب می‌بینند. جوی، به نمایندگی از زنانی مانند ژان و مادرانی که در انتظار معجزه‌ای تلخ هستند، به این مسئله می‌پردازد. همانطور که یکی از زنان باردار می‌گوید: “امید است که آدم را می‌کشد.”

داستان IVF نباید تنها به مردانی که در آزمایشگاه‌ها مشغولند محدود شود. این داستان درباره‌ی زنانی است که شوهرانشان آن‌ها را درک نمی‌کنند و آرزوی داشتن فرزندی را در سر می‌پرورانند، یا زوج‌هایی که کلیسا به آن‌ها می‌گوید باید سرنوشت خود را بپذیرند. در نهایت، برای این افراد، IVF به معنای امید به آینده‌ای بهتر است.

در حالی که بازیگران اصلی فیلم «جوی» به خوبی از پس نقش‌های خود برآمده‌اند، می‌توان گفت که بازی‌های ادوارد نورتون و ژان مک‌کنزی اندکی تحت تأثیر لحن بیش از حد احساساتی فیلم قرار گرفته است. نورتون در نقش باب، همانند کودکی هیجان‌زده و ساده‌لوحی به نظر می‌رسد که سرانجام به او اجازه داده شده تا با آجرهای لگو، شاهکار خود را بسازد.

از سوی دیگر، ژان مک‌کنزی نیز به کلیشه‌های منفی شخصیت‌های زن در چنین داستان‌هایی تکیه کرده است. با این حال، حضور بیل نای با طنز هوشمندانه و نگاه واقع‌بینانه‌اش به زندگی، به فیلم جوی طراوت بخشیده و آن را از کلیشه‌های رایج ژانر متمایز کرده است. او به عنوان فردی که زندگی خود را وقف کمک به دیگران کرده، شخصیتی باورپذیر و جذاب است.

«جوی»، با وجود ساخت بریتانیایی، به یک درام کلاسیک زندگینامه‌ای هالیوودی شباهت دارد که به روایت صادقانه یک داستان واقعی می‌پردازد. فیلم جوی، با نگاهی تازه به مفهوم «مرد بزرگ شدن»، افق‌های تازه‌ای را پیش روی مخاطب می‌گشاید. تلاش فیلم برای ساده‌سازی داستان و استفاده از دیالوگ‌های روان، آن را به فیلمی مناسب برای تماشای خانوادگی تبدیل کرده است؛ فیلمی که ممکن است پس از تماشا به سرعت فراموش شود، اما لحظاتی دلنشین را برای مخاطب رقم می‌زند.

۵ از ۵ - (۱ امتیاز)

محمود عطارباشی

اگر شما هم مثل من عاشق فیلم و سریال هستید، اینجای مناسب‌ترین مکان برای شماست! من قراره شما رو با دنیای جذابی از فیلم‌ها آشنا کنم. از تریلرهای نفس‌گیر تا کمدی‌های بامزه، از درام‌های احساسی تا علمی‌تخیلی‌های هیجان‌انگیز، همه و همه رو اینجا بررسی می‌کنیم. پس آماده باشید برای سفری هیجان‌انگیز در دنیای سینما!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *