نقد اختصاصی

فیلم بلیتز، نقد و بررسی تخصصی فیلم Blitz 2024

امروز قصد دارم فیلم بلیتز را برای شما مورد نقد و بررسی قرار بدم. با وجود حجم بالای فیلم‌های ساخته شده درباره جنگ جهانی دوم، هنوز هم داستان‌های ناگفته بسیاری وجود دارد. فیلم‌های مشهور اغلب بر روایت‌های حماسی و قهرمانانه تمرکز می‌کنند، اما فیلم بلیتز با رویکردی متفاوت، به زندگی روزمره افرادی می‌پردازد که مستقیم در جبهه جنگ نبوده‌اند. فیلم بلیتز نشان می‌دهد که جنگ تنها به نبردهای نظامی محدود نمی‌شود و چگونه بر زندگی میلیون‌ها انسان در سراسر جهان تأثیر گذاشته است.

استیو مک‌کوئین، کارگردان نام‌آور، با فیلم بلیتز ما را به لندنِ جنگ‌زده‌ی سال ۱۹۴۰ می‌برد. او با روایتی نفس‌گیر از چند شب و روز پر التهاب، تلاش مردم لندن برای زنده ماندن در برابر بمباران‌های شدید را به تصویر می‌کشد. مک‌کوئین با دوری از کلیشه‌ها، نه به دنبال قهرمان‌سازی است و نه به دنبال رومانتیک‌سازی جنگ. او با رویکردی واقع‌گرایانه، به ما نشان می‌دهد که در دل این آشوب و ویرانی، روح انسان چگونه می‌درخشد. پیام اصلی فیلم، قدرت همبستگی انسان‌ها در برابر سختی‌ها و اهمیت اتحاد در مواجهه با بحران است.

چرا فیلم بلیتز

داستان فیلم بلیتز زندگی ریتا (سائورس رونان)، زنی کارگر و مادر مجرد را در لندنِ جنگ‌زده دنبال می‌کند. ریتا که در کنار پدرش جرالد (پل ولر) و پسر خردسالش جورج (الیوت هفرنان) زندگی سختی را می‌گذراند، با آغاز بمباران‌های شدید لندن، تصمیم دشواری می‌گیرد: فرستادن جورج به منطقه‌ای امن در حومه شهر. این تصمیم، که برای محافظت از پسرش گرفته شده، برای ریتا بسیار دردناک است و جورج نیز با خشم و نفرت به آن واکنش نشان می‌دهد. نگاه‌های سرد جورج به مادرش در حالی که قطار از ایستگاه دور می‌شود، عمق احساسات پیچیده‌ای را که در دل هر دو شخصیت وجود دارد، آشکار می‌کند.

در کارخانه مهمات، همکاران و دوستان ریتا تلاش می‌کنند تا لبخندی بر لبانش بنشانند، اما دلتنگی سوزناک برای پسرش، سایه‌ای سنگین بر روح او انداخته است. در همین حال، جورج کوچک، که در قطار به دلیل مسابقه‌اش مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، تصمیم جسورانه‌ای می‌گیرد: فرار از قطار در حال حرکت و پیمودن راه طولانی تا لندن. این آغاز سفری پرفراز و نشیب است که جورج را در میان آشوب‌ها و ویرانی‌های جنگ‌زده‌ی لندن رها می‌کند.

در این سفر طولانی و پر مخاطره، او با طیف گسترده‌ای از شخصیت‌ها روبرو می‌شود؛ از سربازی مهربان که به او پناه می‌دهد تا گروهی از دزدان بی‌رحم که قصد سوء استفاده از او را دارند. فیلم بلیتز، همچون توفانی بی‌امان، جورج را در گرداب رویدادهایی قرار می‌دهد که او را با وجوه مختلف انسانیت، از مهربانی تا پلیدی، آشنا می‌کند.

فیلم بلیتز، نقد و بررسی تخصصی فیلم Blitz 2024

داستان پسر بچه‌ای که در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم به دنبال مادرش می‌گردد، به جای اینکه درام و هیجان یک فیلم جنگی را منتقل کند، بیشتر شبیه یک قصه فانتزی است. این طرح، به جای اینکه ما را به دلِ واقعیت‌های تلخ جنگ ببرد، به یاد داستان‌های خیالی مانند “نارنیا” می‌اندازد. سفر قهرمانانه‌ی جورج نیز چندان قانع‌کننده نیست؛ چرا که او به جای اینکه از خطر دور شود، بیشتر در معرض آن قرار می‌گیرد. از همان ابتدای داستان منتظر هستیم تا یک بزرگسال او را پیدا کند و به مکانی امن ببرد. اما به نظر می‌رسد که این سفر تنها بهانه‌ای است برای کارگردان تا تصویری از زندگی در لندنِ جنگ‌زده را به تصویر بکشد.

زندگی ریتا، همچون آینه‌ای تمام‌نما، رنج‌ها و امیدهای نسلی را به تصویر می‌کشد که در جستجوی معنا و هویت است. او که زمانی در میان هیاهوی جوانی به سر می‌برد، حالا در مواجهه با واقعیت تلخ جامعه، به دنبال پناهی امن می‌گردد. داوطلب شدن در پناهگاه بی‌خانمان‌ها، تجربه تلخی است که او را به عمق تاریکی‌های جامعه می‌کشاند.

فیلم بلیتز با نگاهی انتقادی به نهاد دین می‌پردازد و با زبان طنز، به پارادوکس‌هایی که در دل باورهای مذهبی نهفته است، اشاره می‌کند. سکانسی که در آن عیسی به مثابه نمادی از برابری و عدالت اجتماعی به تصویر کشیده می‌شود، در تضاد آشکار با رفتارهای خودخواهانه برخی از پیروان این دین قرار می‌گیرد. فیلم بلیتز با جسارت به چالش کشیدن باورهای رایج، مخاطب را به تفکر و تعمق وا می‌دارد.

نگاهی دقیق به زندگی استیو مک‌ کوئین

آنچه استیو مک‌کوئین در فیلم بلیتز خلق کرده، مرا به یاد شاهکاری می‌اندازد که شان اوکیسی، نمایشنامه‌نویس ایرلندی، تقریباً یک قرن پیش با “گاوآهن و ستاره‌ها” به صحنه برد. اوکیسی در سال ۱۹۲۶، درست در زمانی که ایرلند هنوز در جشن پیروزی بر بریتانیا و استقلال پس از قیام عید پاک بود، جرأت کرد پرده از چهره تاریک جنگ بردارد. او نشان داد که خشونت و درگیری چگونه زندگی کودکان، زنان، بیماران روانی، کارگران جنسی و به طور کلی، طبقه‌ی کارگر را ویران می‌کند.

اوکیسی به دلیل جسارتش در روایت واقع‌بینانه‌ی جنگ و نشان دادن عواقب تلخ آن، با انتقادهای شدیدی روبرو شد. مک‌کوئین نیز با فیلم بلیتز، اگرچه در عصری متفاوت، به این سنت وفادار مانده و با رویکردی انتقادی به ژانر اکشن، تصویری متفاوت از جنگ و خشونت ارائه داده است. او نشان می‌دهد که جنگ تنها به معنای فریاد زدن و تیراندازی مردان سفیدپوست نیست و عواقب آن بر زندگی افراد عادی بسیار پیچیده‌تر است.

ایفه مهربان، شخصیتی پیچیده و چندوجهی است که در فیلم بلیتز به خوبی به تصویر کشیده شده است. او به عنوان یک سرباز، شجاعت و جسارت را در خود دارد؛ اما در عین حال، همدلی و دلسوزی عمیقی نسبت به دیگران احساس می‌کند. با مواجهه با تبعیض و نژادپرستی، ایفه متوجه می‌شود که برای ایجاد تغییری مثبت، باید در برابر ظلم ایستادگی کند. او با این کار، به ما یادآور می‌شود که همه ما مسئولیت داریم تا در برابر تبعیض و نابرابری بایستیم.

فیلم بلیتز، نقد و بررسی تخصصی فیلم Blitz 2024

بر خلاف فیلم‌های جنگی تکراری، فیلم بلیتز همچون “The Plough and the Stars” به دنبال روایتی تازه و متفاوت است. فیلم بلیتز به جای تمرکز بر نبردهای بزرگ و قهرمانان جنگی، به زندگی روزمره مردم عادی در دل جنگ می‌پردازد. والدینی که فرزندانشان را به جبهه می‌فرستند، کارگرانی که برای زنده ماندن مبارزه می‌کنند، اقلیت‌هایی که تحت فشار مضاعف قرار دارند، همه و همه در مرکز توجه این فیلم قرار دارند.

مک‌کوئین با نگاهی عمیق و انسانی، به تصویر کشیدن رنج‌ها و امیدهای این افراد می‌پردازد و به نوعی نامه‌ای عاشقانه به شهر لندن و مردم آن می‌نویسد. او با کنار گذاشتن روایت‌های قهرمانانه، به سراغ داستان‌های شخصی و انسانی می‌رود و به مخاطب نشان می‌دهد که جنگ چگونه بر زندگی روزمره مردم تأثیر می‌گذارد.

بلیتز ما را به دل وحشت و آشوب جنگ می‌کشاند

امروزه، استیو مک‌کوئین به دلیل رویکرد بی‌ملاحظه و واقع‌گرایانه‌اش در به تصویر کشیدن ظلم و ستم انسان‌ها شناخته شده است. فیلم برنده اسکار او، “۱۲ سال بردگی”، که در سال ۲۰۱۳ اکران شد، نمونه بارزی از این رویکرد است. این فیلم با صحنه‌های طاقت‌فرسایی از شکنجه و آزار و اذیت بردگان سیاه‌پوست، تماشاگر را به چالش می‌کشد و او را در عمق رنج و درد این افراد فرو می‌برد.

مک‌کوئین در این فیلم، بدون پرده‌پوشی و با تمام جزئیات، به نمایش خشونت انسان علیه انسان می‌پردازد و اجازه می‌دهد تا تأثیر مخرب این رفتار بر روح و روان انسان‌ها به خوبی آشکار شود. صحنه ابتدایی فیلم، با تصویر آتش‌نشانانی که تلاش می‌کنند شلنگ آتش‌نشانی را کنترل کنند، در حالی که آتش به خانه‌های بمباران شده سرایت کرده است، نمونه‌ای از این رویکرد است. این صحنه، ترکیبی از وحشت و واقع‌گرایی است که تماشاگر را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

نقد فیلمی بینظیر : فیلم یخبندان داغ

بدون شک، این فیلم پربیننده‌ترین اثر مک کوئین است. هر صحنه، چه یک ایستگاه قطار شلوغ و پر از هیجان باشد، چه یک کلاب جاز پر انرژی و شاداب، یا حتی لحظات آرام و دلنشین نوازندگی جورج، ریتا و جرالد، به قدری واقعی و ملموس به تصویر کشیده شده که گویی خودمان در دل آن صحنه‌ها حضور داریم. همین واقع‌گرایی باعث می‌شود صحنه‌های غم‌انگیز فیلم تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب بگذارند.

هیچ صحنه‌ای به اندازه آن شب باشکوه در کلاب مجلل، این واقعیت را نمایان نمی‌سازد. در حالی که همه در حال جشن گرفتن نامزدی هستند و موسیقی دلنشین در فضا پیچیده است، جورج مجبور می‌شود با دستان خودش جواهرات را از اجساد بی‌جان افرادی که لحظاتی پیش در یک فلش‌بک پر از زندگی دیده بودیم، بیرون بکشد. این تضاد فاحش بین شادی و غم، تأثیر عمیقی بر بیننده می‌گذارد و بازی درخشان مک کوئین، این احساس را چندین برابر می‌کند.

فیلم بلیتز، نقد و بررسی تخصصی فیلم Blitz 2024

بلیتز فراتر از زندگی شخصی ریتا و جورج است

این جمله که شهر یک شخصیت است در داستان، دیگر تکراری شده؛ مخصوصاً در کمدی‌های رمانتیک نیویورکی. اما در فیلم بلیتز، لندن واقعاً نقش اول را بازی می‌کند. اگرچه ریتا رونان و جورج هفرنان درخشش خاصی دارند، اما شخصیت‌های فرعی همگی منحصر به فرد و تأثیرگذار هستند. مک‌کوئین به هر یک از این شخصیت‌ها عمق بخشیده و آن‌ها را به افرادی تبدیل کرده که انگار سال‌هاست می‌شناسیمشان.

حتی شخصیت منفی داستان، آلبرت، با بازی استیون گراهام، نشان می‌دهد که بی‌توجهی به مشکلات روانی چه عواقب وحشتناکی می‌تواند داشته باشد. سائورس رونان هم، برخلاف انتظار بسیاری، در نقش مادر نگرانی که در تلاش برای پیدا کردن امید در میان ویرانه‌های جنگ است، درخشیده و یک عملکرد پیچیده و چندلایه از خود ارائه داده است.

رابطه جورج و ریتا قلب تپنده‌ی فیلم بلیتز است. هفرنان، در اولین نقش‌آفرینی بزرگش، با رونان هم‌نوازی فوق‌العاده‌ای دارد. او بی‌گناهی کودکانه را در دل جنگ و مرگ حفظ می‌کند؛ بازی‌ای که نه خیلی بزرگسالانه است و نه خیلی کودکانه. کلمنتاین نیز در زمان مناسب وارد داستان می‌شود و با حضور آرامش‌بخشش، نمادی از انسانیت در میان آشوب است. او قهرمانی است که در خط مقدم نبرد نیست، اما با اخلاق و احترامش، ارزش‌های انسانی را در دل جنگ حفظ می‌کند. تنها نکته‌ی قابل تأمل، استفاده‌ی کم از توانایی‌های دیکنسون است که نقشش به گله‌گذاری و آرزومندی محدود می‌شود.

پس از خلق حماسه ماندگار “۱۲ سال بردگی”، استیون مک‌کوئین با فیلم بلیتز به دنیای درام‌های تاریخی بازگشت. اگرچه این فیلم به عظمت و عمق اثر قبلی نمی‌رسد، اما همچنان یک تجربه سینمایی قدرتمند است. فیلم بلیتز با روایتی شخصی‌تر و رویکردی نوآورانه به ژانر تاریخی، مخاطب را به دل یکی از مرگبارترین نبردهای تاریخ می‌برد. مک‌کوئین با مهارت همیشگی خود، داستانی حماسی را با جزئیاتی انسانی و احساسی در هم می‌آمیزد. بازی‌های درخشان و سکانس‌های اکشن نفس‌گیر، از نقاط قوت این فیلم هستند. گرچه پایان فیلم ممکن است برای برخی ناامیدکننده باشد، اما فیلم بلیتز به عنوان یک اثر سینمایی ارزشمند و کاندیدای جدی جوایز شناخته می‌شود.

۵ از ۵ - (۱ امتیاز)

محمود عطارباشی

اگر شما هم مثل من عاشق فیلم و سریال هستید، اینجای مناسب‌ترین مکان برای شماست! من قراره شما رو با دنیای جذابی از فیلم‌ها آشنا کنم. از تریلرهای نفس‌گیر تا کمدی‌های بامزه، از درام‌های احساسی تا علمی‌تخیلی‌های هیجان‌انگیز، همه و همه رو اینجا بررسی می‌کنیم. پس آماده باشید برای سفری هیجان‌انگیز در دنیای سینما!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *