فیلم فرار یا پیشی گرفتن، نقد و بررسی اختصاصی فیلم The Outrun 2024
در این مقاله می پردازیم به نقد و بررسی تخصصی فیلم فرار یا پیشی گرفتن (The Outrun 2024)، طبیعت شفابخش است؛ جملهای که در روزگار قرنطینه به تمسخر گرفته میشد، اما حقیقتی پنهان در دل خود داشت. در فیلم فرار به کارگردانی نورا فینگشایت، این حقیقت به زیبایی به تصویر کشیده میشود.
فیلمی درباره زنی که روح و جسمش زخم برداشته و برای ترمیم خود به طبیعت پناه میبرد. این فیلم، مرز میان انسان و طبیعت را محو میکند. همانطور که میتوانیم طراوت نسیم دریا و بوی نم خاک را حس کنیم، شخصیت اصلی نیز در آغوش طبیعت، آرامش و تازگی مییابد. از دل شهر شلوغ تا جزایر بکر اورکنی، این سفر روحانی، داستان ترمیم و اتحاد انسان با طبیعت را روایت میکند.
سائورس رونان در یکی از درخشانترین اجراهای حرفهایاش، نقش رونا، زنی گرفتار در چرخه اعتیاد به الکل را به تصویر میکشد. رونا در میانهی هیاهوی مهمانیهای لندن، در تلاش برای یافتن تعادل میان لذت و درد است. رابطه عاشقانهاش با داینین، مردی مهربان و دلسوز، در سایه این اعتیاد آسیبپذیر قرار میگیرد.
خاطرات گمشده
فیلم فرار با دقتی شگفت انگیز، سیر نزولی رونا را به تصویر میکشد. لحظاتی که او به عنوان یک دوست مهربان و جذاب ظاهر میشود به سرعت با صحنههایی جایگزین میشود که نشاندهندهی از دست رفتن کنترل بر زندگیاش است. رونان با بازی درخشان خود، مخاطب را به عمق تاریکی اعتیاد میکشاند و ما را وادار میکند تا درد و رنج این شخصیت را به طور عمیقی احساس کنیم.
در بسیاری از فیلمها، اعتیاد به عنوان یک موضوع تکراری به تصویر کشیده میشود. اما رونان با اجرایی بینظیر، به این موضوع جان تازهای میبخشد. او به شکلی باورپذیر، چگونگی تسخیر شدن زندگی رونا توسط اعتیاد را نشان میدهد. صحنههای رودررویی رونا و داینین، پس از یک شب فاجعهآمیز، قلب هر بینندهای را به درد میآورد. عجز و ناتوانی رونا در به یاد آوردن جزئیات آن شب، عمق آسیب وارده را نشان میدهد.
فیلم فرار که اقتباسی ماهرانه از خاطرات پرفروش امی لیپتروت است، روایتی غیرخطی و تجربی را پیش میگیرد. برخلاف بسیاری از فیلمها که رویدادها را به ترتیب زمانی دنبال میکنند، فینگشیدت، کارگردان فیلم، روشی نوآورانه را برای روایت داستان رونا انتخاب کرده است.
با استفاده از حرکات دوربین پر جنبوجوش و تدوین خلاقانه، فینگشیدت موفق میشود آشفتگی درونی رونا را به تصویر بکشد. این روایت آشفته و غیرخطی، مخاطب را به دنیای درونی پیچیده رونا میکشاند و او را در سرگردانی همراهی میکند.
آرامش پس از طوفان
در فیلم فرار، مخاطب هرگز احساس نمیکند که کاملاً گم شده است، بلکه این خود رونا است که در دنیای درون خود سرگردان است. فینگشیدت با این رویکرد جسورانه، اثری خلق کرده است که هم از نظر بصری جذاب است و هم به لحاظ روایی، مخاطب را به چالش میکشد.
با پذیرش آرامش لحظهبهلحظه، همانطور که گروه بهبودی به او آموخته، رونا سرانجام از آشفتگی گذشته رها میشود. در این آرامش تازه، رونا خود را در خانهی کودکیاش در اورکنی مییابد؛ جایی که با مادری مذهبی و پدری دوقطبی همزیستی میکند. روزهایش به کار در مزرعه، مراقبت از گوسفندان و کمک به زایش برهها میگذرد. در این میان، تحقیقات تابستانیاش درباره پرندگان، فرصتی میشود تا به رویدادهای تلخ گذشته در لندن فکر کند و آرامش درونی بیابد.
فینگشیت و بچینگر با ظرافت، این دو خط زمانی متفاوت را به هم میبافند. اما زمانی که رونا در آستانهی فرو رفتن دوباره در اعتیاد است، داستان پیچشی تازه پیدا میکند. با ورود پاپای، جایی که نویسندهی کتاب، لیپتروت، خاطراتش را نوشته، رونا به کشف علایق جدیدی در گیاهان و جانوران میپردازد و صدای درونی خود را دوباره پیدا میکند.
نقدی دیگر بخوانید : فیلم تاکسی سیاه
فیلم فرار با رنگهای موی رونا، سفری درونی او را به تصویر میکشد؛ از یخبندان سرد تا آتش درون. این تغییر رنگها، همچون فانوس دریایی، ما را به عمق آشفتگیهای روحی او راهنمایی میکنند. اما حتی بدون این نشانههای آشکار، “فرار” ما را در پیچ و خم خاطرات رونا گم نمیکند. فیلم فرار، بیشتر یک قطعه خاطرهی زنده و پویاست تا یک روایت خطی و ساده. درست مثل خاطراتی که برای ما عزیز هستند، “فرار” با جزئیات کوچک اما عمیق، در ذهن و قلبمان جای میگیرد.
در بخشهایی که فینگشایت کارگردانی میکند، فیلم فرار با ظرافت یک مستند، روایتی درونی از رونای پناه گرفته را به تصویر میکشد. پالت بصری دانهدار فیلم، همراه با صداگذاری دلنشین، ما را به سفری درونی از طریق اسطورههای جزیره، زندگی دریایی، فسیلها و جامعه میبرد.
گویی این چهار عنصر در موجودات افسانهای جزیره، سلکیها، به اوج خود میرسند. این موجودات که نمادی از زندگی پس از مرگ پنداشته میشوند، به زیبایی در بافت روایت فیلم تنیده شدهاند. روایتی که با گذشت زمان، همچون کشف یک راز، مخاطب را شگفتزده میکند.
در سال پر از فیلمهای تاثیرگذار که مرزهای سینما را جابهجا کردند، مانند «پسران نیکل» با فیلمبرداری خیرهکننده و «بیترحم» با ابعاد حماسی، شاید نام «The Outrun» به گوشتان نخورده باشد. اما فیلم فرار، ساختهی فینگشایت، به همان اندازه نوآورانه، دقیق و خلاقانه است و شایستهی تحسین و تقدیر است.
فیلم فرار تولد دوباره، جستجوی یک روح کنجکاو و قدرت شفابخش طبیعت و تنهایی را جشن میگیرد. این اثر هنری بینظیر، یک آزمایش سینمایی موفق است که هر فریم آن نوآورانه و در عین حال زیبا است. بازی درخشان رونان نیز بر جذابیت فیلم افزوده است.