فیلم هیولای تابستان یا تابستان هیولا ها، نقد و بررسی اختصاصی فیلم Monster Summer 2024
در این مقاله می پردازیم به نقد و بررسی تخصصی فیلم هیولای تابستان، با نزدیک شدن به فصل پایانی سریال محبوب «چیزهای عجیب»، که مدتها منتظرش بودیم، به نظر میرسد نوستالژی فیلمهای کودکانه دهه ۸۰ دوباره جان گرفته است. از اقتباسهای استیون کینگ گرفته تا شاهکارهایی مثل «گوئینیز»، همه و همه یادآور روزهای خوش گذشته هستند.
فیلم هیولای تابستان، ساخته دیوید هنری، بازیگر و کارگردان جوان (که اخیراً در نقش ریگان جوان در فیلم زندگینامهای «ریگان» درخشید)، تلاش میکند تا این حس نوستالژی را زنده کند. با بودجهای محدود، این فیلم ماجراجویی سرگرمکنندهای را روایت میکند که اگرچه به دنیای جادویی فیلمهای کلاسیک دهه ۸۰ نمیرسد، اما به خوبی توانسته مخاطب را به دنیای خودش بکشاند.
فیلم هیولای تابستان در چه مورد است؟
فیلم هیولای تابستان ما را به دل تاکستان مارتا در اواسط دهه ۹۰ میبرد. جایی که نوح جوان (میسون تیمز، همان بازیگر اصلی فیلم “تلفن سیاه”) تصمیم میگیرد تابستانش را با دوستان صمیمیاش بگذراند، به مادرش (نورا زهتنر) در اداره B&B کمک کند و با دوچرخه ده سرعتهاش در خیابانهای خلوت حومه شهر بگردد.
اما رویای بزرگ او این است که روزی مثل پدرش، یک روزنامهنگار حرفهای شود. پدری که سالها پیش از دنیا رفته است. انگار فیلمسازان (مثل کارگردانهای پیکسار) دوست دارند به قهرمانهای کودکشان نقش اول والدین را بدهند تا انگیزهشان را بیشتر کنند.
مشکل اصلی اینجاست که هرچه او بیشتر تلاش میکند لکههای سیاهی که به وجود آورده را پاک کند، سردبیر روزنامه محلی، با آن لهجهی جنوبی اغراقآمیز و نگاه شکاکیاش، بیشتر از همیشه به دنبال حاشیهسازی است. این سردبیر که حسابی به جذب گردشگر علاقهمند است، اصرار دارد هر اتفاق کوچکی را به یک داستان بزرگ و هیجانانگیز تبدیل کند. این وضعیت یادآور فیلم آروارههاست؛ جایی که شهردار همهچیز را کوچک جلوه میداد تا توریستها هراسان نشوند!
اما خیلی زود، یک راز تاریک و هولناک زندگی آرام این شهر را بر هم میزند. با ناپدید شدن مرموز چندین کودک، سایهای از ترس بر شهر میافتد. در همین حین، زنی مرموز به نام خانم هالورسون (لورین براکو) به شهر میآید. موهای سفید و لباسهای تیره او، او را به یک رماننویس عجیب و غریب یا حتی یک جادوگر مرموز تبدیل میکند.
در حالی که مردم او را نویسندهای منزوی میپندارند، نوح، پسری نوجوان و کنجکاو، احساس میکند که رازی تاریک در پس ظاهر آرام این زن نهفته است.وقتی بهترین دوست نوح، بن، نیز به طرز مرموزی ناپدید میشود و سپس در حالتی عجیب و غریب پیدا میشود، نوح تصمیم میگیرد تا با کمک دوستانش به عمق این راز برود و از ناپدید شدنهای بیشتر جلوگیری کند.
البته، بچهها برای حفظ امنیت به بزرگسال نیاز دارند و چه کسی بهتر از جین (مل گیبسون)، همسایه عجیب و غریب و تنها، که اتفاقاً یک کارآگاه بازنشسته با گذشتهای دردناک است؟ گیبسون با همان خشم و غرشی که در نقشهای اخیرش به آن معروف شده، نقش یک مرد پیر و گوشهگیر را بازی میکند که با پسر جوانی به نام نوآ (تیمز) رابطهای پدر و پسری عجیب و غریب برقرار میکند.
این دو با وجود تفاوتهایشان، مجبور میشوند به یکدیگر اعتماد کنند تا بتوانند معمای ناپدید شدنهای مرموز را حل کنند. نوآ، با وجود سن کمش، نشان میدهد که چقدر باهوش و زیرک است و تواناییهایش را بار دیگر به اثبات میرساند.
نقدی دیگر بخوانید : فیلم دیوانه
فیلم هیولای تابستان، با تمام ارجاعها و اشاراتش به فیلمهای گیبسون، وسوسهانگیز است که آن را صرفاً یک کپی بیارزش بنامیم. و تا حدی هم همینطور است. فیلم هیولای تابستان آنقدر تحت تأثیر آثار قبلی قرار دارد که انگار صورتتان را در آنها میمالند؛ از فونتهای خاص گرفته تا بازیگری کوتاه پاتریک رنا که به شکلی غیرمنتظره نقشش پررنگ میشود.
گیبسون هم که دیگر این نقشها را در خواب میبیند، با دیالوگهایی که به او دادهاند، مجبور است در این بازی همراهی کند. (اتفاقاً همین موضوع، یعنی اتهامی که به اشتباه به او زدهاند، بهانهای شده تا به او نقشی با عمق بیشتری بدهند.) با این حال، آن حس غم و اندوهی که او به نقشهایش در فیلمهایی مثل “نشانهها” و “مکس دیوانه” میداد، در فیلم هیولای تابستان هم دیده میشود و به ارتقای این اثر مستقل کمک کرده است.
فیلم هیولای تابستان، با طراحی تولید متوسط و استفاده کم از جلوههای ویژه، فضایی را برای تخیل بیننده باز میگذارد. ترسهای آن، اگرچه برای کودکان کوچک کافی به نظر میرسند، اما شاید بزرگسالان را چندان تحت تاثیر قرار ندهد.
معماهای فیلم، گرچه پیچشهایی دارند، اما حل نهایی آنها کمی غیرمنتظره و حتی مرتبط با یک داستان فرعی به نظر میرسد. با این حال، برای کودکانی که منتظر فصل جدید سریالهای محبوب خود هستند، “هیولای تابستان” میتواند یک سرگرمی کوتاهمدت و جذاب باشد. فیلم هیولای تابستان شما را به طور کامل درگیر نمیکند، اما برای ۹۰ دقیقه، میتواند توجه شما را جلب کند.