فیلم روح خوار یا روح نواز، نقد و بررسی حرفه ای The Soul Eater 2024
در نقد فیلم روح خوار، الکساندر بوستیلو و جولین موری، دو کارگردانی که سالهاست با آثاری چون «اینساید»، «لیوید» و «امانگ دی لایوینگ» استانداردهای جدیدی در ژانر وحشت ترسیم کردهاند، بار دیگر با فیلم روح خوار به سراغ ما آمدهاند. اگرچه این فیلم به اندازه آثار پیشین آنها وحشتآور نیست، اما همچنان با ترکیب المانهای فولکلور تاریک و روایتی تدریجی، تجربهای هولناک و ماندگار را برای مخاطب رقم میزند. بوستیلو و موری در فیلم روح خوار موفق شدهاند بدون توسل به صحنههای شوکهکننده و اغراقآمیز، اتمسفر سنگینی را ایجاد کنند که تا مدتها در ذهن بیننده باقی میماند.
فیلم روح خوار در چه مورد است
در روستای دورافتاده و کوهستانی روکنوار در فرانسه، دو محقق با گذشتهها و روشهای متفاوت به هم میرسند. الیزابت گواردیانو، فرماندهای باهوش و شهودی، و فرانک دی رولان، کاپیتان ژاندارمری با رویکردی منطقی، برای حل معمای مرگهای مرموز و ناپدید شدن کودکان در روستا با هم همکاری میکنند.
در حالی که جو آرام روستا به تدریج جای خود را به ترس و وحشت میدهد، این دو محقق متوجه میشوند که یک افسانه قدیمی درباره موجودی شیطانی به نام “روح خوار” ممکن است کلید حل این معما باشد. آیا این افسانه قدیمی واقعیت دارد؟ یا قاتل دیگری در کمین است؟ با پیشرفت تحقیقات، رقابت اولیه بین گواردیانو و دی رولان به همکاری عمیقی تبدیل میشود تا بتوانند حقیقت را در پس این رویدادهای هولناک کشف کنند.
بوستیلو و موری در فیلم روح خوار تلاش کردهاند تا به اتمسفر آثاری چون “لیوید” نزدیک شوند، اما علیرغم تلاشهایشان، هنوز فاصلهی قابل توجهی میان این دو اثر وجود دارد. فیلم حاضر، اگرچه از برخی لحاظ به “آدم برفی” شباهت دارد اما عمق و تأثیرگذاری آن را ندارد و از سوی دیگر، به اندازه “درمان” هم ضعیف نیست. میتوان گفت فیلم روح خوار مجموعهای از صحنههای خشونتآمیز است که با سرعتی زیاد به نمایش گذاشته میشوند و بر جنبههای سطحی وحشت متمرکز است.
این اثر، بوستیلو و موری را در سادهترین شکل کارگردانیشان نشان میدهد؛ جایی که آنها از ترسهای روزمرهی جامعه تغذیه میکنند. در مقایسه با آثار پیشین این دو کارگردان، فیلم روح خوار کاوشی عمیقتر در جنایات هولناک نیست و شاید این رویکرد، عمدی از سوی آنها بوده باشد. بوستیلو و موری با دور شدن از تخیلات بیمارگونهی همیشگیشان، میخواهند نشان دهند که قادرند ژانر وحشت را بدون تکیه بر ترفندهای معمول، ارائه دهند.
با وجود این، نمایش خشونت تأثیرگذار در فیلم، به هیچ وجه بیاعتبار نیست. گواردیانو و دی رولان در صحنههای جنایت، با دیوارهایی آغشته به خون مواجه میشوند. اجساد به طرز وحشیانهای قطعه قطعه شده، گاز گرفته و سوراخ شدهاند. بوستیلو و موری با استفاده از این تصاویر تکاندهنده، عمق جنون روکنوآر را آشکار میکنند. اگر این سرنوشت بزرگسالان است، تصور سرنوشت کودکان گمشده غیرقابل تحمل است. فیلم «روح خوار» همانند یک عمل جراحی، مخاطب را در معرض صحنههای دلخراش قرار میدهد و در مقابل، حضور خاموش اما مرگبار روکنوآر را برجسته میکند. اینجاست که بوستیلو و موری به اوج توانایی خود میرسند.
فیلمی که خود را گم می کند
فیلم روح خوار در میان پیچیدگی توطئهای از نمادها و تصاویر شیطانی گم میشود. نگاههای نخستین به این فیلم، مخاطب را در شوک فرو میبرد و پرسشهای بسیاری بیپاسخ میگذارد. با پیشرفت داستان، بیاعتمادی به شخصیتهای اصلی، گواردیانو و دی رولان، افزایش مییابد و ریتم روایی را مختل میکند. در حالی که اهالی روستا با خشونت بیرحمانهای به یکدیگر حمله میکنند، رنگ و بوی مذهبی بر داستان حاکم است. در پایان، افشای راز اصلی، به جای ایجاد هیجان، مخاطب را در ابهام فرو میبرد.
عناصر بصری و فنی فیلم، بسیار چشمنواز و حرفهای هستند؛ اما فیلمنامه، بر اساس رمان الکسیس لایپسکر، در ایجاد تعلیق و جذابیت داستان ناکام میماند. پیچیدگی بیش از حد روایت و شخصیتپردازیهای یکبعدی، از نقاط ضعف اصلی فیلم هستند. در نهایت، فیلم روح خوار با وجود ظاهری جذاب و ترسناک، نتوانسته است انتظارات مخاطب را برآورده کند.
“روح خوار” اگرچه از استانداردهای ژانر ترسناک فاصله نمیگیرد، اما به نظر میرسد که بوستیلو و موری صرفاً وظیفه کارگردانی فیلمنامهای را بر عهده داشتهاند که چندان با سبک شخصی آنها همخوانی ندارد. با این حال، آنها کماکان تلاش کردهاند تا به همان فضایی که در آثار پیشین خود ایجاد کرده بودند، دست پیدا کنند. ویرجینی لدوین و پل همی در نقش دو کارآگاهی که درگیر پروندهای پیچیده و خونین میشوند، بازی قابل قبولی ارائه میدهند.
نقدی دیگر بخوانید : فیلم هیئت منصفه شماره ۲
با وجود این، فیلم روح خوار آن هیجانی را که از این دو کارگردان انتظار میرفت، به مخاطب منتقل نمیکند. این فیلم، توانایی بوستیلو و موری را در گام گذاشتن فراتر از ژانر همیشگیشان نشان میدهد، هرچند که شاید برخی مخاطبان آثار قبلی آنها را کمی ناامید کند.
فیلم روح خوار اگرچه از استانداردهای ژانر وحشت فاصله نگرفته است، اما به نظر میرسد بوستیلو و موری بیشتر نقش کارگردانی یک فیلمنامهی آماده را بر عهده داشتهاند تا خلق یک اثر کاملاً شخصی. با این حال، آنها موفق شدهاند تا حد ممکن از عناصر وحشتآور و وهمآور در فیلم استفاده کنند. داستان حول محور یک سری قتلهای زنجیرهای در یک شهر کوچک میگردد که ویرجینی لدوین و پل همی به عنوان کارآگاهانی درگیر در این پرونده، تلاش میکنند تا پرده از راز این جنایات هولناک بردارند.
اگرچه این فیلم به اندازه آثار قبلی بوستیلو و موری، مخاطب را شوکه نمیکند، اما توانایی این دو کارگردان را در تجربه ژانرهای مختلف به نمایش میگذارد. در واقع، فیلم روح خوار نشان میدهد که آنها قادرند فراتر از ژانر وحشت نیز فیلمهای موفقی بسازند. با این حال، این تغییر رویکرد ممکن است برای طرفداران آثار قبلی آنها کمی ناامیدکننده باشد.