فیلم کیک محبوب من، نقد و بررسی تخصصی My Favourite Cake 2024
فیلم کیک محبوب من، آخرین ساختهی مشترک این دو هنرمند (بهتاش صناعیها و مریم مقدم)، یه فیلم خاص و متفاوت بود که در جشنواره فیلم برلین هم حسابی مورد توجه قرار گرفت. این فیلم که محصول مشترک چند کشور مختلفه.
ساخت فیلمهایی با یک لوکیشن و تعداد کمی شخصیت، چالشی بزرگ برای هر فیلمسازی است. اما سینمای ایران نشان داده که در این ژانر حرفهای زیادی برای گفتن دارد. فیلمهای تکلوکیشنی ایرانی، با وجود محدودیتهای ظاهری، توانستهاند داستانهایی عمیق و تاثیرگذار را روایت کنند.
فیلم کیک محبوب من یکی از این نمونههای موفق است. این فیلم با فضایی صمیمی و بازیهای درخشان، مخاطب را به دل یک خانه و زندگی روزمره میبرد. زیبایی بصری فیلم و نگاه انسانی آن به روابط بین شخصیتها، باعث میشود که تماشاگر از هر لحظه آن لذت ببرد و با داستان همذات پذیری کند.
زوج صناعیها و مقدم با تجربه خود در ساخت این نوع فیلمها، ثابت کردهاند که میتوان با کمترین امکانات، اثری ماندگار خلق کرد. آنها در فیلمهایشان، به جای تمرکز بر صحنههای پرهیجان و لوکیشنهای متنوع، به عمق روابط انسانی و روایت داستانی پرداختهاند و همین امر باعث شده است که آثارشان در ذهن مخاطب باقی بماند.
داستان فیلم کیک محبوب من
فیلم کیک محبوب من، روایت دلنشین و تأملبرانگیزی از زندگی مهین، زنی است که در خلوت تنهاییاش، با خاطرات و رویاهایش همسفر میشود. خانه بزرگ و ساکتش، گواه سالهای تنهاییای است که بر دوشش سنگینی میکند. جدایی از فرزندان، نبود همراهی و گذر بیرحم زمان، همگی بر عمق احساس تنهاییاش افزودهاند. اما در پس این چهره غمگین، روحی سرشار از امید و عشق نهفته است.
صناعیها و مقدم با ظرافت تمام، تنهایی مهین را به تصویر کشیدهاند. نماهای نزدیک از چهره لیلی فرهادپور، ما را به اعماق روح این زن مهربان میبرد و دقایقی را به همراه او، در خلوت خانهاش مینشینیم. این فیلم، آینهای است رو به روی تمام کسانی که در زندگی روزمره، احساس تنهایی را تجربه میکنند.
مهمانی زنانهای که در فیلم کیک محبوب من به تصویر کشیده میشود، نقطهی عطفی در زندگی مهین است. جمع شدن زنانی که سالهاست همدمی ندارند و از تنهایی رنج میبرند، تصویری آشنا از بسیاری از زنان در سراسر دنیاست. این صحنه، با پرداختن به تمایل مشترک همه انسانها برای داشتن یک همراه، فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی، با مخاطب جهانی ارتباط برقرار میکند.
اما برای مخاطب ایرانی، این گفتگوها و احساسات، بسیار واقعی و آشنا هستند. به تصویر کشیدن صادقانهی دغدغههای زنان ایرانی در این سن و سال، یکی از نقاط قوت این فیلم است. کارگردان با ظرافت تمام، به عمق احساسات زنان پرداخته و جهانی را به تصویر کشیده که بسیاری از ما آن را تجربه کردهایم.
مهین، با جرقهای از امید که در دلش روشن شده، تصمیم میگیرد از روزمرگیهای تکراریاش رها شود. آن حرفهای انگیزهای که در مهمانی شنیده بود، مثل بذر کوچکی در ذهنش کاشته شده و حالا ریشه کرده است. اولین قدمش، دعوت دوست قدیمیاش به یک گردش بیقاعده است. کوپن رستوران ارتش را بهانه میکند تا از خانه بیرون بزند و کمی هوا عوض کند. اما دوستش، شاید از ترس تغییر یا عادت به روزمرگی، این پیشنهاد را رد میکند.
مهین اما مصمم است. او سالهاست که در خانهاش اسیر شده و حالا میخواهد طعم آزادی را بچشد. مقصد اول او، هتلی قدیمی است که یادآور خاطرات شیرین جوانیاش است. در خیابانهای تهران قدم میزند، پارکها را زیر پا میگذارد و انگار تازه چشمهایش به زیباییهای اطراف باز شده است. در یکی از این گردشها، شاهد درگیری دختری جوان با ماموران میشود. مهین بدون هیچ تردیدی از دختر حمایت میکند و این اتفاق، لحظهای زیبا و انسانی را در فیلم رقم میزند.
هرچند برخی از صحنههای فیلم، مثل گفتوگو با راننده تاکسی، کمی شعارزده به نظر میرسند، اما این رویکرد در راستای واقعگرایی داستان قابل توجیه است. برخی از صحنههای بیرونی نیز حس تلویزیونی بودن فیلم را تقویت میکنند، اما به طور کلی، فیلم کیک محبوب من اثری است که به سینما نزدیک شده و توانسته دغدغههای بسیاری از زنان را به تصویر بکشد.
جایی که فیلم واقعاً جان میگیرد، همان جایی است که مهین تصمیم میگیرد به زندگی تکراریاش پایان دهد. تنهایی طولانیمدت، مخصوصاً در سالهای طلایی عمر، دو راه پیش روی آدم میگذارد: تسلیم شدن و پذیرفتن روزمرگی یا شورش کردن و به دنبال تغییر بودن. مهین، با وجود تمام دشواریها، راه دوم را انتخاب میکند.
بیشتر بخوانید : فیلم یادگار جنوب
او متوجه میشود که زمان زیادی برای لذت بردن از زندگی ندارد و تصمیم میگیرد که به دنبال همدمی باشد. به طرز شگفتانگیزی، مهین خیلی زود کسی را پیدا میکند که انگار از همان ابتدا برای او ساخته شده است. این دو غریبه، با وجود تفاوتهایشان، یک نقطه مشترک بزرگ دارند: تنهایی. همین نقطه مشترک باعث میشود که آنها خیلی زود به هم نزدیک شوند و یکی از جذابترین زوجهای سینمای ایران را تشکیل دهند.
کارگردانی
فیلم کیک محبوب من مثل دو اثر قبلی این زوج هنرمند، ما را به سفری احساسی و پر از تنهایی میبرد. شخصیتهای فیلم، مثل خیلی از ما، در خلأ تنهایی زندگی میکنند تا اینکه جرقهای کوچک، زندگیشان را دگرگون میکند. هر چه داستان پیش میرود، رنگها، دیالوگها و موسیقی هم پرشورتر میشوند و ما را به اوج هیجان میبرند. اما در پایان، همه چیز به سکوت میرسد و ما را به فکر فرو میبرد.
انتخاب لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی برای این نقشها، انتخابی هوشمندانه بوده. بازی در چنین نقشهای پیچیده و احساسی، ریسک بزرگی است که این دو بازیگر به خوبی از پس آن برآمدهاند.
فیلم با ظرافت به برخی محدودیتهای جامعه و تأثیرشان بر زندگی جوانان میپردازد. اما در برخی صحنهها، به نظر میرسد که کمی از مسیر اصلی داستان منحرف شده و نگاهی منفی به اعتقادات مذهبی دارد.
فیلمنامه
فیلم کیک محبوب من داستانی از تنهایی ریشه دار است که برای یک شب کوتاه، به جشنی پرشور و رنگارنگ تبدیل میشود. زن هفتاد سالهای که سالهاست در انزوا زندگی میکند، تصمیم میگیرد از پوستهی تنهایی بیرون بیاید و به دنبال همدمی بگردد. اما سرنوشت، پیچشی غیرمنتظره برای او رقم میزند و شادی کوتاهمدت جای خود را به ناامیدی میدهد.
اینجا جایی است که فیلم درخشش واقعی خود را نشان میدهد. پایان تلخ و عمیق داستان، برخلاف انتظار مخاطب، به جای خوشحالی، ما را به تفکر وامیدارد.
با این حال، برخی از جزئیات داستان ممکن است سوالاتی را در ذهن ایجاد کند. مثلاً، چه چیزی باعث شد زنی که سالهاست از تغییر میترسیده، ناگهان به دنبال یک رابطه عاشقانه برود؟ آیا انگیزه اصلی او فقط تنهایی است یا دلایل دیگری هم در کار است؟
اگرچه برخی از این سوالات بیپاسخ میمانند، اما نمیتوان از رومانتیک بودن داستان غافل شد. فیلم به خوبی احساسات مخاطب را درگیر میکند و ما را به دنیای شخصیتها میبرد.
امیدوارم از این نقد خوشتان آمده باشد. ما در گرند آنلاین تلاش میکنیم تا انواع فیلم و سریال را به صورت حرفه ای و تخصصی مورد نقد و بررسی قرار دهیم. اگر در مورد فیلم کیک محبوب من سوالی یا پرسشی دارید ما در بخش نظرات منتظر شما هستیم.