فیلم شهر نفرین شده، نقد فیلم ترسناک Salem’s Lot 2024
با توجه به تاخیر تقریباً دو ساله در اکران فیلم شهر نفرین شده، که نگرانیهایی را در مورد عدم اکران آن ایجاد کرده بود، جدا کردن این فیلم از این چالش زمانی دشوار است. این وضعیت، به نوعی، یک بنبست ناگوار برای این اثر محسوب میشود. از یک سو، مشخص است که این فیلم شایستگی آن را نداشت تا به دلیل تغییرات مدیریتی در برادران وارنر، مدت طولانی در انبار باقی بماند. فشارهای وارده بر استودیو برای اکران این فیلم، گواه بر این مدعا است.
فیلم شهر نفرین شده با گذشت زمان، جایگاه خود را در میان آثار ترسناک پیدا خواهد کرد. تجربه تماشای این اثر، ترکیبی از نقاط قوت و ضعف را به نمایش میگذارد که تعادل جالبی را ایجاد کرده است. بدون مطالعه رمان اصلی استیون کینگ یا تماشای اقتباسهای قبلی، ارزیابی تطابق این فیلم با منابع اصلی دشوار است. با این حال، فیلمنامه به شکلی متناقض موثر عمل میکند و موفق میشود فضایی ترسناک و جذاب خلق کند که طرفداران ژانر خونآشامی را راضی نگه دارد.
تاثیرات مخرب داستان سرایی گروهی فیلم شهر نفرین شده
با وجود اینکه محوریت فیلم شهر نفرین شده بر روی بن میرز (لوئیس پولمن) و بازگشت او به زادگاهش، لات اورشلیم، برای یافتن الهام متمرکز است، اما تلاش میکند تا به عنوان یک فیلم گروهی عمل کند. بخش ابتدایی فیلم زمان قابل توجهی را صرف معرفی شخصیتهای مختلفی میکند که در رویدادهای آتی نقش کلیدی ایفا خواهند کرد. این در حالی است که شهر کوچک لات اورشلیم تحت سیطره کورت بارلو (الکساندر وارد)، خونآشامی تازه وارد قرار میگیرد که توسط آشنای قدیمی خود، ریچارد استراکر (پیلو آسباک)، به این مکان فرستاده شده است.
این رویکرد میتواند پتانسیل ایجاد یک فیلم با عمق اجتماعی و بررسی روابط پیچیده شخصیتها در مواجهه با تهدید فراطبیعی را داشته باشد. با این حال، به نظر میرسد فیلم در رسیدن به این هدف دچار مشکل میشود. تمرکز فیلم به جای عمیق شدن در روابط شخصیتها و جامعه محلی، به شکلی پراکنده به معرفی شخصیتها و ایجاد فضای ترسناک میپردازد.
میتوان تصور کرد که فیلم با سرمایهگذاری بیشتر بر روی جنبههای اجتماعی داستان، به ویژه در ارتباط با مراسم عبادت نیمهشب، به عمق و تأثیرگذاری بیشتری دست پیدا میکرد. اما در حالت فعلی، تمرکز اصلی فیلم کمی کمرنگ شده و به جای آن، بر روی ایجاد صحنههای ترسناک و جلوههای ویژه متمرکز است.
گری دابرمن، خالق این اثر، در تلاش است تا تعادلی ظریف میان یک درام جذاب و یک فیلم ترسناک و هیجانانگیز برقرار کند. با این حال، به نظر میرسد این تعادل اغلب به نفع وحشت به هم میریزد. پسزمینههای داستانی و لحظات مهمی که میتوانستند عمق بیشتری به فیلم ببخشند، به سرعت از دست میروند و در نهایت اهمیت چندانی در پیشبرد روایت پیدا نمیکنند. زمانی که شخصیتها در مواجهه با وحشت خونآشامی قرار میگیرند، تمام لایههای دراماتیک کنار گذاشته میشود و فیلم به سمت کلیشههای ژانر ترسناک سوق پیدا میکند.
با این وجود، یک استثنای قابل توجه در این میان، شخصیت مارک (با بازی درخشان جردن پرستون کارتر) است. این نوجوان شیفته ژانر وحشت، با شجاعت و ارادهای مثالزدنی، از کلیشههای معمول ژانر فاصله میگیرد. تصمیمات و رفتارهای او همواره منطقی و مبتنی بر شخصیتپردازی او هستند و به همین دلیل، مارک جذابترین و باورپذیر ترین شخصیت فیلم است.
“اگر کس دیگری موفق شود ما را وادار کند که واقعاً به او اهمیت دهیم، اعتبار به مجری میرسد.” این جمله، اگرچه در ابتدا ممکن است کمی گیجکننده به نظر برسد، اما به خوبی ماهیت پیچیده روابط انسانی و تأثیرگذاری را نشان میدهد. در واقع، این جمله به ما یادآوری میکند که قدرت واقعی ارتباط در توانایی ایجاد همدلی و اهمیت دادن به دیگران نهفته است.
در فیلم شهر نفرین شده، شخصیت مت برک، معلمی که توسط بیل کمپ به تصویر کشیده شده، به خوبی این مفهوم را به نمایش میگذارد. دیالوگهای او، حتی زمانی که به سمت فولکلور و داستانهای عامیانه میرود، بسیار طبیعی و باورپذیر هستند. این طبیعیگرایی در بازیگری کمپ، به ویژه در دو صحنه کلیدی – یکی در بار و دیگری در خانهاش – به اوج خود میرسد. این صحنهها، به نوعی، بهترین نمونه از آنچه که فیلم دابرمن میتوانست باشد را ارائه میدهند.
سبک بازیگری کمپ، که به شدت بر روی ایجاد ارتباط عمیق با مخاطب تمرکز دارد، با سرمایهگذاری دراماتیک فیلم شهر نفرین شده به خوبی هماهنگ شده است. اما این سبک، در برخی موارد، کمی بیش از حد به جلو پیش میرود. به عبارت دیگر، تلاش بیش از حد برای ایجاد همدلی، ممکن است در برخی نقاط، مصنوعی به نظر برسد.
بازسازی وحشت خون آشام فیلم شهر نفرین شده
فیلم شهر نفرین شده به عنوان یک فیلم خونآشامی، ریشه در سنتهای قدیمی این ژانر دارد. در حالی که آثار اخیر ژانر خونآشامی اغلب بر سر این مسئله تاکید دارند که کدام یک از استعارههای سنتی خونآشامی “واقعی” هستند، این فیلم به زیبایی تمام عناصر کلاسیک را در خود جای داده و آنها را با تصاویری جذاب و بهیادماندنی به تصویر میکشد. لحظهای که داستان به سمت اوج دراماتیک خود پیش میرود، حس تعلیق و وحشتی ملموس در مخاطب ایجاد میشود. اینجاست که فیلم جان گرفته و تجربهای فراموشناپذیر را برای بیننده رقم میزند.
این اثر سینمایی به شدت متکی بر بازی نور و سایه است و از این دو عنصر بصری برای خلق جلوههای بصری خیرهکننده بهره میبرد. خونآشامهای فیلم شهر نفرین شده با چشمانی درنده و درخشانی به تصویر کشیده میشوند که از دل مه یا تاریکی اتاق به سمت مخاطب خیره میشوند. در این فیلم، صلیبها در حضور خونآشام درخشش خاصی پیدا میکنند و استفاده از این نماد دینی در مقابل موجودی شیطانی، علاوه بر ایجاد قاببندی بصری جذاب، نیرویی قدرتمند و دفعکننده را نیز تداعی میکند. این رویکرد بصری و نمادین، فاصله قابل توجهی را با فیلم کلاسیک دراکولا در سال ۱۹۳۱ نشان میدهد که در آن، بلا لوگوسی با حرکات محدود و نمادین خود، تصویری کلیشهای از خونآشام را ارائه میداد.
پس از دورهای طولانی از روایتهای متفاوت خونآشامها، دیدن بازگشت به ریشههای ترسناک این موجودات در فیلم شهر نفرین شده بسیار دلچسب بود. به نظرم دیگر علاقهمندان ژانر وحشت نیز از این رویکرد استقبال خواهند کرد. تلفیق هوشمندانه عناصر هیجانانگیز و ترسناک در این فیلم، لحظات به یاد ماندنی بسیاری را خلق کرده است. کاش دابرمن، کارگردان فیلم، بیشتر به این حس و حال پایبند میماند. ریتم سریع فیلم، اگرچه به پیشبرد داستان کمک کرده، اما فرصت تجربه عمیقتر ترس و تعلیق را از بین برده است. صحنههای رخداده در طول روز، به جای افزایش عمق ترس، گاه ما را از فضای وهمآلود فیلم دور میکردند.
همانطور که بهترین صحنههای سینمایی به ما نشان میدهند، زمانی که به شخصیتهایی که در معرض تهدید قرار دارند اهمیت میدهیم، عمق و تاثیرگذاری فیلم شهر نفرین شده به طور قابل توجهی افزایش مییابد. برای رسیدن به این هدف، لزوماً نیازی به ساختار پیچیده شخصیتپردازی نیست. کافی است انسانیت شخصیتهایی که مخاطب با آنها همذاتپنداری میکند و غیرانسانی بودن تهدیدی که آنها را تعقیب میکند، به تصویر کشیده شود. واکنشهای این شخصیتها در برابر چنین موقعیتی، تمام آنچه را که باید درباره آنها بدانیم، به ما میآموزد.
متاسفانه، فیلم شهر نفرین شده به نظر میرسد که این اصل مهم را به طور کامل درک نکرده و تنها در برخی لحظات به آن پایبند مانده است. در نتیجه، فیلمی ساخته شده که اگرچه از کیفیت خوبی برخوردار است، اما پتانسیل تبدیل شدن به اثری ماندگار را از دست داده است.
اگر از فیلم های ترسناک خوشتان میاد توصیه میکنم حتما فیلم هرگز رها نکن مشاهده کنید. در ژانر ترسناک فیلم هرگز رها نکن نیز یک فیلم بینظیر است.