در اعماق جنگلی انبوه، جایی که نور خورشید به زحمت از میان شاخ و برگ درختان کهنسال نفوذ می‌کند، جامعه‌ای نوین در حال شکل‌گیری است. این قلمرو، قلمرو سیاره میمون‌هاست، جایی که میمون‌ها پس از سال‌ها نبرد و ستم، سرانجام بر بشریت غلبه کرده‌اند و زمام امور را در دست گرفته‌اند.
شخصیت‌ها
- نوئا: میمون جوانی که در جستجوی هویت خود و یافتن صلحی پایدار بین میمون‌ها و انسان‌های باقی‌مانده است.
- می: زنی انسان که توسط نوئا نجات یافته و با او در سفری پرمخاطره همراه می‌شود.
- بالور: رهبر بی‌رحم میمون‌ها که خواهان نابودی کامل انسان‌هاست.
- موریتز: میمون سالخورده و خردمندی که حافظ تاریخ و راهنمای نوئا در این دنیای جدید است.
داستان
داستان در ۳۰۰ سال پس از وقایع فیلم “جنگ برای سیاره میمون‌ها” رخ می‌دهد. نوئا، میمون جوانی که توسط سزار، رهبر فقید میمون‌ها بزرگ شده، در جستجوی هویت خود و یافتن صلحی پایدار بین میمون‌ها و انسان‌های باقی‌مانده است. در این مسیر، او با می، زنی انسان که توسط میمون‌ها اسیر شده، ملاقات می‌کند. نوئا با کمک می، از چنگ میمون‌ها فرار می‌کند و سفری پرمخاطره را در دل جنگل آغاز می‌کند.
دوست دارید : مغزهای کوچک زنگ زده(Sheeple)
در طول سفر، نوئا و می با خطرات و چالش‌های متعددی روبرو می‌شوند. آنها از قلمرو بالور، رهبر بی‌رحم میمون‌ها که خواهان نابودی کامل انسان‌هاست، عبور می‌کنند و با انسان‌های وحشی که در اعماق جنگل پنهان شده‌اند، روبرو می‌شوند. در این میان، نوئا حقایقی تکان‌دهنده درباره گذشته خود و سرنوشت بشریت می‌آموزد.
شاید خوشتون بیاد : جوکر: جنون دو نفره (joker: Folie à Deux 2024)
با رسیدن به مقصدی که موریتز، میمون سالخورده و خردمند، به آنها نشان داده، نوئا و می با راز بزرگی روبرو می‌شوند که می‌تواند کلید صلح بین میمون‌ها و انسان‌ها باشد. اما بالور و یارانش مصمم هستند که این راز را به هر قیمتی که شده، پنهان نگه دارند.
نبرد آغاز می‌شود
نوئا و می در کنار انسان‌های باقی‌مانده و گروهی از میمون‌های مخالف بالور، در میدانی وسیع در قلب جنگل انبوه، روبروی ارتش بی‌رحم بالور صف‌آرایی می‌کنند. خورشید در حال غروب است و سایه‌ای بلند بر نبرد حماسی که در شرف وقوع است، سایه می‌اندازد.
بالور، سوار بر اسبی زره‌پوش، در میان ارتش خود می‌چرخد و با لحنی خشمگین فریاد می‌زند: “انسان‌ها و میمون‌های خائن! امروز روز نابودی شماست!”
نوئا که شمشیر پدرش را در دست گرفته، با شجاعت به بالور پاسخ می‌دهد: “ما تسلیم ظلم و ستم تو نخواهیم شد! برای آزادی خود و آینده‌ای بهتر می‌جنگیم!”
نبرد با فریادها و ناله‌های زخمی‌ها آغاز می‌شود. انسان‌ها و میمون‌های متحد با شجاعت می‌جنگند، اما ارتش بالور بسیار بزرگ‌تر و قدرتمندتر است. نوئا و می در قلب نبرد می‌جنگند و با هر ضربه، امیدی به دل یاران خود می‌دمند.
لحظه‌ای سرنوشت‌ساز
در حالی که نبرد به اوج خود می‌رسد، نوئا و بالور در نبردی تن به تن روبروی هم قرار می‌گیرند. بالور که از قدرت و مهارت نوئا شگفت‌زده شده، با خشم فریاد می‌زند: “هیچ میمونی نمی‌تواند من را شکست دهد!”
اما نوئا با شجاعت و عزم راسخ، با بالور می‌جنگد و در نهایت با ضربه‌ای مرگبار، او را از پا در می‌آورد. با مرگ بالور، ارتش او روحیه خود را از دست می‌دهد و فرار می‌کنند.
پیروزی و صلح
انسان‌ها و میمون‌های متحد با شادی و فریاد پیروزی، بالابر سر می‌برند. نوئا که به عنوان رهبر جدید میمون‌ها انتخاب شده، با می به میان انسان‌ها می‌رود و با لحنی صلح‌آمیز می‌گوید: “جنگ به پایان رسیده است. زمان آن فرا رسیده که با یکدیگر متحد شویم و برای آینده‌ای بهتر تلاش کنیم.”
انسان‌ها و میمون‌ها با آغوش باز از یکدیگر استقبال می‌کنند و امید به صلح و آشتی در دل‌هایشان زنده می‌شود. نوئا و می در کنار هم، به سوی آینده‌ای روشن قدم برمی‌دارند، آینده‌ای که در آن میمون‌ها و انسان‌ها در صلح و احترام در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند.
نتیجه
“قلمرو سیاره میمون‌ها” داستانی حماسی و پرفراز و نشیب درباره عشق، امید و رستگاری است. این فیلم به کاوش در موضوعاتی مانند صلح و جنگ، نژادپرستی و تبعیض، و جستجوی هویت می‌پردازد.
بیشتر بخوانید : فیلم پسران بد (Bad Boys: Ride or Die 2024)
