فیلم هرگز رها نکن، نقد فیلم ترسناک Never Let Go 2024
فیلم هرگز رها نکن ساخته الکساندر آجا، کارگردانی که پس از موفقیت فیلم “تنش بالا” در سال ۲۰۰۴، به واسطه مهارتش در خلق صحنههای پرتنش و فشرده شناخته میشود، اثری است که تلاش میکند تا مرزهای ژانر وحشت را جابهجا کند.
آجا در این فیلم، با دور شدن از فضای آشنای آثار قبلی خود، به سراغ روایتی پیچیده و چندلایه رفته است که در آن، داستان یک مادر و تلاش او برای محافظت از فرزندانش در برابر نیرویی نامرئی، به عنوان محوری برای بررسی طیف گستردهای از مفاهیم از جمله بیماریهای روانی، آسیبهای روحی، محافظت بیش از حد، وجود شر و حتی تمثیلهایی از همهگیری کووید-۱۹ عمل میکند.
فیلم هرگز رها نکن با تمرکز بر یک خانواده کوچک در انزوای کامل، فضایی مملو از اضطراب و رازآلودگی را خلق میکند. این فیلم که به شدت تحت تأثیر ژانر وحشت روانشناختی است، با بهرهگیری از عناصر بصری و روایی قدرتمند، مخاطب را در فضایی وهمآلود فرو میبرد.
داستان فیلم هرگز رها نکن
داستان فیلم حول محور یک مادر و دو پسر دوقلوی او میگردد که در یک خانه دورافتاده به سر میبرند. این خانواده برای بقا، مجموعهای از قوانین سختگیرانه را وضع کردهاند که یکی از مهمترین آنها، اتصال همیشگی به یک طناب است. این طناب نه تنها نمادی از پیوند خانوادگی است، بلکه به عنوان سدی در برابر یک نیروی شیطانی ناشناخته عمل میکند.
مادر خانواده که تنها فردی است که این نیروی شرور را به شکل واضح میبیند، مدام به پسرانش در برابر آن هشدار میدهد. او با استفاده از تصاویر هولناک و خاطرات تلخ گذشته، تلاش میکند تا خطر این نیرو را به آنها بفهماند. اما با گذشت زمان، یکی از پسران به صحت ادعای مادرش شک میکند و همین امر، شکافی در دیوار دفاعی خانواده ایجاد میکند.
فضاهای تاریک فیلم هرگز رها نکن
فیلم هرگز رها نکن با بهره گیری از عناصر بصری قوی مانند فضاهای تاریک، صداهای وهمآور و استفاده از نمادهای گرافیکی، حس ترس و اضطراب را در مخاطب تشدید میکند. همچنین، بازیهای درخشان بازیگران، بهویژه هالی بری، به عمق بخشیدن به شخصیتها و باور پذیرتر شدن داستان کمک شایانی کرده است.
بیشتر بخوانید : فیلم خانه غنائم
از نظر ساختاری، فیلم به خوبی موفق شده است تا تعلیق را حفظ کند و مخاطب را تا پایان داستان درگیر خود نگه دارد. پایانبندی فیلم نیز با ایجاد ابهاماتی، فضای باز برای تفسیرهای مختلف را فراهم میکند.
در فیلم هرگز رها نکن، توانایی منحصر به فرد مادر در مشاهده “خلاقیتهای هولناک” – با آرایشی ماهرانه و تأثیرگذار – شکاف عمیقی را میان اعضای خانواده ایجاد میکند. نولان، پسر بزرگتر، با تردید به این رویاها نگاه میکند و به تدریج به این سوال میرسد که آیا این تصاویر هولناک واقعیت دارند یا محصول تخیلات مادرش هستند که در طول سالها تحت فشار روانی شدید قرار گرفته است. این پرسش، به طور همزمان، پرسش مخاطب نیز میشود. آیا این فیلم تنها یک تمثیل دیگر از بیماری روانی است؟
تشدید گرسنگی فیلم هرگز رها نکن
با پیشروی داستان و تشدید گرسنگی، بیاعتمادی میان پسرها شدت میگیرد. نولان به شک میافتد و ساموئل به حمایت از مادر برمیخیزد. این اختلاف نظر به اوج خود میرسد و به رویاروییای منجر میشود که در آن، ماهیت تهدید اصلی زیر سوال میرود: آیا خطر واقعی در جنگل نهفته است یا شاید پسران باید بیشتر از مادر خود بترسند؟
این فیلم با زیرکی، خط باریکی را میان واقعیت و وهم ترسیم میکند و مخاطب را به تفکری عمیق در مورد ماهیت ترس، خانواده، و تأثیر روانی بر ادراک واقعیت وا میدارد.
فیلم هرگز رها نکن سرشار از ایدههای پیچیده و چندلایه است که بسیاری از آنها هنوز به طور کامل برای مخاطب آشکار نشدهاند. کارگردان، بری، در اولین نمایش فیلم، بر اهمیت ایجاد فضای تفکر در مخاطب تاکید کرد. با این حال، این رویکرد ممکن است منجر به پیچیدگی بیش از حد اثر شده و در نتیجه مخاطب را دچار سردرگمی کند.
بزرگترین چالش فیلم هرگز رها نکن
بزرگترین چالش فیلم، عدم پرداخت کافی به پتانسیل اصلی فیلمنامه نوشته شده توسط KC Coughlin و Ryan Grassby است. این پتانسیل در احتمال جنون مادر، که سالها پیش رخ داده، نهفته است. Halle Berry به اندازه کافی با این ایده بازی نمیکند و در نقش یک مادر محافظهکار و سرسخت فرو میرود. در حالی که فیلم میتواند نسخه تاریکتری از این شخصیت را به تصویر بکشد و به او اجازه دهد عمق آسیبها و جنون احتمالی خود را نشان دهد، Berry انتخابهای سادهتری را انجام میدهد. این در حالی است که شخصیت مادر باید در هر لحظه از فیلم، نشانههایی از آسیب و جنون در خود داشته باشد.
در واقع، فیلم به جای کاوش در این خط داستانی اصلی، به سمت روایتی کلیشهای حرکت میکند. شخصیت مادر به عنوان یک شیطانصفت واقعی معرفی میشود که سالها پیش دنیای واقعی را آلوده کرده است. با این حال، دلایل کافی برای باور این ادعا ارائه نمیشود و به همین دلیل، شخصیت مادر به اندازه کافی پیچیده و چندبعدی نیست.
کارگردانی در فیلم هرگز رها نکن
کارگردانی آجا و تیم وی در فیلم هرگز رها نکن با استفاده ماهرانه از تکنیکهای بصری، به ویژه حرکت پسزمینه، تنش و اضطراب را در مخاطب ایجاد میکنند. این تکنیک، با جلب توجه بیننده به جزئیات تهدیدآمیز محیط پیرامون، پیش از آنکه شخصیتها متوجه خطر شوند، فضایی وهمآلود و مرموز را شکل میدهد. همکاری آجا با فیلمبردار باتجربهای مانند ماکسیم الکساندر، که پیش از این در فیلمهای موفق دیگری همچون “کرال” و “اکسیژن” با او همکاری داشته، منجر به خلق تصاویری چشمنواز و تاثیرگذار شده است. موسیقی متن فیلم نیز با آهنگسازی رابین کودرت، به خوبی بر اتمسفر ترسناک و هیجانانگیز فیلم افزوده و تجربه تماشای آن را برای مخاطب غنیتر کرده است. به طور کلی، “هرگز رها نکن” یک فیلم بصری قدرتمند است که با بهرهگیری از تکنیکهای سینمایی نوآورانه، مخاطب را به دنیایی تاریک و رازآلود میبرد.
فیلم هرگز رها نکن علیرغم برخی عناصر قابل تحسین، نتوانسته به موفقیت آثار پیشین این مجموعه دست یابد. در حالی که آثار قبلی این مجموعه با ریتم تند و ایدههای خلاقانه، مخاطب را به سرعت درگیر داستان میکردند، این فیلم نتوانسته چنین سرعتی را ایجاد کند. برخی از ایدههای قوی فیلم نیز به جای پرداخت عمیقتر، به تکرار کلیشهها و ایدههای سطحی محدود شدهاند. به نظر میرسد با توجه به پتانسیل موجود، سازندگان بتوانند با قسمت بعدی این مجموعه (Crawl 2) کیفیت را بهبود بخشند. در مجموع، این فیلم نتوانسته انتظارات مخاطبان را برآورده سازد و به عنوان یک اثر قابل توجه در این مجموعه شناخته شود.